می توان فشن را از زوایای مختلف بسیاری تحلیل کرد، اما به صورت کلی در این تحقیق یک پرسش ذهن مرا به خود مشغول داشت و آن پرسش از تأثیر فشن بر شکل گیری هویت بود. نظر به اینکه این پژوهشی فلسفی است، قصد دارم به جای طرح واقعیت فشن بیشتر به مفهوم فشن، بازنمودهای مختلف آن و چیزهایی که فشن ظاهرا می تواند سبب آن ها شود، بپردازم. در واقع می توان گفت موضوع تحقیق من گفتمان فشن است.
طبیعتا خیلی ها خارج از دایره ی فشن قرار می گیرند، اما در این بخش از جهان که ما زندگی می کنیم و در این برهه از تاریخ، عملا غیرممکن است که خود را از محیط فشن بیرون نگه دارید. حتی فقیرترین آدم ها در جهان غرب، وقتی آگاه می شوند که نمی توانند در حوزه ی فشن شرکت کنند، در واقع به نوعی با آن درگیر شده اند. کنار گذاشتن این بازی و آگاهی از این موضوع در واقع حاکی از آن است که آن ها نیز در گستره ی تاثیر آن قرار گرفته اند. همه ی خوانندگان این کتاب شهروندان جهان فشن اند.