«مجمعالوحوش» کتابی نوشته عطیه عطارزاده است. این اثر در دسته ادبیات فانتزی و تخیلی با بنمایهای تاریخی تقسیمبندی می شود و داستان فراز و فرود باغ وحش ناصرالدین شاه را در طول سالیان مختلف توصیف میکند. این رمان قصهای از باغ وحش ناصرالدین شاه را روایت میکند که انواع حیوانات وحشی در آن زندگی میکنند و مردی به نام اسحاق نگهبان این باغ وحش است. داستان در دوره جنگ جهانی اول و قحطی بزرگ ایران آغاز میشود، دورهای که باغ وحش روزگار خوشی را پشت سر نمیگذارد. نویسنده در این اثر به زندگی حیوانات باغ وحش در دورهای میپردازد که مردم قحظیزده از شدت گرسنگی سگ و گربه و موش در کوچه ها شکار میکنند و این حیوانات هم در شهر و روستا نایاب شدهاند. در این میان روزگار خوش مجمعالوحوش هم به سر آمده است اما اسحاق، نگهبان مجمع الوحوش، از جان و مال خود هر چه دارد مایه میگذارد تا حیوانات باغ وحش را نجات بدهد. رمان در طول دورههای مختلف حکومت در ایران روایت میشود و پس از کشته شدن ناصرالدین شاه داستان ادامه دارد تا به زندگی حیوانات باغ وحش ناصری در دوره احمدشاه میرسد. تحت تاثیر جنگ جهانی اول، قحطی، وبا، طاعون، خشکسالی و اعتیاد به افیون در کشور بیداد میکند. اسحاق در چنین اوضاعی در پی یافتن راهی است تا هر طور شده حیوانات شاهی را زنده نگه دارد.
حیواناتی مانند طاووس و باز و عقاب و شیر و خرس و یوزی که ناصرالدین شاه به زحمت و علاقه از کشورهای مختلف جمعآوری کرده بود پس از مرگش مورد بیتوجهی شاهان متعدد قرار میگیرند تا در دوره احمدشاه که اوضاع مجمعالوحش به قدری نابسامان شده که اسحاق مجبور میشود حیوانات را از دربار به خانه خودش ببرد و از آنها نگهداری کند.
کتاب مجمع الوحوش (نسخهٔ امضا شده)