کتاب «مارکس و هایدگر: تفکر آینده» نوشته کوستاس اکسلوس به مقایسۀ آرای هایدگر و مارکس پرداخته است. اکسلوس، فیلسوف یونانی-فرانسوی، به دلیل آرایش درباب فلسفۀ فناوری شناخته شده است. این کتاب نیز که برای اولین بار در سال 1966 منتشر شد، زمانی که جهان با پیشرفت های سریع تکنولوژی و سوالات فلسفی دربارۀ آنها دست و پنجه نرم می کرد، به همین موضوع پرداخته است. جالب توجه است که کتاب اکسلوس بسیاری از بحثها درباره جهانیسازی و فناوری را پیشبینی میکند که در دهههای بعد از آن رخ دادند. اکسلوس با تکیه بر ایده مارکس مبنی بر اینکه فیلسوفان فقط جهان را تفسیر کرده اند، در حالی که هدف تغییر آن است، بیان می کند که چگونه تکنولوژی جهان را شکل می دهد و تعیین می کند. او این ایده را با دیدگاه هایدگر مقایسه میکند که سرگشتگی مدرنیته را به دلیل فراموشی انسان ها از مسئلۀ «بودن» می داند که فناوری نقش اصلی را در این فراموشی بازی میکند. یکی از مضامین اصلی اکسلوس «بازی جهان» است، مفهومی که حاکی از درک پویا و به هم پیوسته هستی است. این ایده دیدگاه های ایستا و جبرگرایانه واقعیت را نمی پذیرد و در عوض بیان می دارد که جهان در دگرگونی دائمی قرار دارد. پس از این، اکسلوس تمرکز مارکس را بر پراکسیس بررسی می کند، فعالیت عملی که از طریق آن انسان ها جهان را تغییر می دهند. در مقابل، فلسفه هایدگر بر مسئله هستی و نقد نظام مند تکنولوژی متمرکز است. هایدگر استدلال می کند که فناوری مدرن، جهان را به یک منبع استفادۀ صرف تقلیل می دهد و حقایق وجودی آن را پنهان می کند. قابل ذکر است که اکسلوس صرفا مارکس و هایدگر را در کنار هم قرار نمی دهد، بلکه به دنبال ترکیب بینش آنهاست. به عقیدۀ وی درک جهان تکنولوژیک هم نیازمند توجهات عملی مارکس بر تغییر و هم نیازمند تمرکز هایدگر بر مسئلۀ هستی است. هدف او از این ترکیب ایجاد یک روش فکری در آینده است که هم انتقادی و هم تحول آفرین باشد.
کتاب مارکس و هایدگر