«گلهای آبی» کتابی نوشته ریمون کنو، نویسنده فرانسوی است. این اثر در دسته ادبیات داستانی با موضوعی فانتزی و تخیلی قرار میگیرد. این رمان در سال 1965 برای نخستین بار چاپ شده است. «گلهای آبی» داستان مردی است که دوره بازنشستگی خود را سپری میکند. او برای آرامش قایقی تهیه کرده و روزهای خود را روی رودخانه سن در پاریس میگذراند. داستان از جایی آغاز میشود که مرد در خواب میبیند که به شخص دیگری تبدیل شده است. مرد بازنشسته در خواب خود را در هیبت نجیبزادهای قرون وسطایی میبیند که اهل نرماندی است و در کشتی بزرگی بر روی رودخانه سن زندگی میکند. «گلهای آبی» در دهه شصت آمریکا میگذرد و داستان آن در سال 1960 روایت میشود. این اثر درباره مردی به نام سید رولن است که روی قایق زندگی میکند و به دلیل فحش هایی که هر روز فردی ناشناس روی بدنه قایق او مینویسد مجبور است که روزانه دیوارههای قایق را رنگ کند. سیدرولن در یک بعد از ظهر آرام مردی به نام دوک دوژ از قرون وسطی را به خواب میبیند. دوژ از پیروان مذهب کابالا است که در قرون وسطی زندگی میکند و غرق در خرافات و جادوگری است. در خوابی که سیدرولن میبیند خدمتکار و دو اسب سخنگوی دوک هم او را همراهی میکنند. اما در ادامه داستانگویی دوک دوژ نه فقط در خواب بلکه در واقعیت هم در زمان سفر کرده و از قرون وسطا خود را به قرن بیستم در فرانسه رسانده است. دوک دوژ 175 سال در زمان سفر کرده و خود را به سید رولن رسانده است. پس از خوابی که مرد بازنشسته می بیند داستان از زاویه دید دوک دوژ و سیدرولن روایت میشود و گویی این دو پس از ملاقات یکدیگر در خواب، به طور مداوم در بیداری به یکدیگر تبدیل میشوند.
درباره ریمون کنو
رمون کنو (Raymond Queneau) (تلفظ فرانسوی: [ʁɛ'mɔ̃ kə'no]) (زاده ۲۱ فوریه ۱۹۰۳ - درگذشته ۲۵ اکتبر ۱۹۷۶) نویسنده فرانسوی بود. عمده شهرت وی بابت تأسیس گروه اولیپو و نگارش کتاب زازی در مترو است.