ایدههای هیوز و نحوه بیان آنها در آگاهی و جامعه، به پارادایمهای پژوهشی قرن بیستم تبدیل شدهاند. هیوز در برخورد با اندیشه اجتماعی در حال تغییر پس از سال 1890 در اروپا، طیف وسیعی از متفکران و مسائل را به شیوهای علمی و در عین حال برازنده پوشش میدهد. او مطالعهای درباره «خوشه نبوغ» اروپای آن زمان است: کروچه، دورکیم، فروید، وبر و نیچه، و همچنین دیگر ذهنهای بزرگ اروپایی. این کتاب به بررسی پرسشهایی میپردازد که هنوز در جامعه امروزی مطرح هستند: آیا جداسازی حقایق و ارزشها قابل قبول یا حتی مطلوب است؟ آیا عقلانیت می تواند ایده های یک برگسون یا یک فروید را در خود جای دهد؟ آیا رابطه ای بین علم و دین وجود دارد یا باید وجود داشته باشد؟ و آیا تاریخ برای نسل های بعدی معنای نهایی دارد؟
در مقدمه ی این کتاب آمده است:
" این کتاب پژوهشی در تاریخ سیر اندیشه هاست ولی کسی که بگوید سرگرم نوشتن تاریخ سیر اندیشه هاست تا هنگامی که این اصطلاح را تعریف نکند در واقع چیزی نگفته است. پیداست که سروکار این قسم تاریخ با اندیشه ها و عواطف ،آدمیان یعنی هم با بحثهای مستدل و هم با عقده گشاییهای هیجا نزده آنها است و هر چیز را که انسان در ضمن نوشتار و گفتار و کردار ابراز کند در بر میگیرد. در واقع هر خبری که آدمی از درون خویش بدهد و بیش از نعره ای جانور آسا باشد به معنایی خاص ممکن است موضوع تاریخ سیر اندیشه ها بشمار رود."
کتاب آگاهی و جامعه