کتاب بهانهها و بهانههای تازه اثر آندره ژید و ترجمهی رضا سیدحسینی است. آندره ژید در پاریس به دنیا آمد. پدرش از اهالی نرماندی و مادرش از مردم جنوب فرانسه بود. والدینش دیدگاههای متفاوتی داشتند. پدر که شبانهروز مشغول کار بود، تربیت آندره را به مادر سختگیر و بهشدت مذهبیاش سپرد. آنها پیرو مذهب پروتستان و مقید به اجرای دقیق مناسک مذهبی بودند؛ اما پسرشان از کودکی سرکش بود و زیر بار تعلیمات مذهبی نمیرفت. روزگار پسر پس از مرگ پدرش سیاه شد. سختگیری مادر برای اجرای دقیق مناسک مذهبی و تحصیل در مدرسه به حدی رسید که آندره به دلیل بروز حملهی عصبی در آسایشگاه روانی بستری شد. او به کمک معلم سرخانه کتابهایی به دست آورد که او را به مطالعه و نویسندگی علاقهمند کرد. در بیستسالگی نویسندگی پیشه کرد. اگرچه آثار ابتداییاش چنگی به دل نمیزد، طرفدارانی هم پیدا کرد. نقطهی عطف زندگی و نویسندگی ژید سفر و زندگی دوساله در تونس بود. در بازگشت به پاریس موجود تازهای شده بود؛ فارغ از قیدوبندهای روحی و جسمی. او مائدههای زمینی، دخمههای واتیکان و… را نگاشت. در این میان مقالات زیادی برای روزنامهها و مجلات مینوشت و نامههای چند ده صفحهای برای دوستانش ارسال میکرد. آندره ژید به عادت مألوف، یادداشتهای روزانه را در کتابچهای آبیرنگ ثبت و ضبط میکرد. پس از مرگ ژید در سال 1951، آثار او دستبهدست میشد و علاقهمندان بیشماری یافته بود. یکی از آنها مجموعه مقالاتی است که از میان کتابهای بهانهها، بهانههای تازه، برخوردها و ادبیات متعهد جمعآوری شده و زیر عنوان بهانهها و بهانههای تازه منتشر شده است. مطالب این اثر عبارتاند از: دربارهی تأثیر در ادبیات، یادی از استفان مالارمه و اسکار وایلد، تحول تئاتر، ناسیونالیسم و ادبیات، مرگ شارل لویی فیلیپ، پل والری، اندرزها به نویسندهای جوان و…
کتاب بهانه ها و بهانه های تازه