کتاب فرمانده

فرمانده قیافه دلخور و رنجیده ای به خودش گرفت و گفت: «بولیوار موقعی که تازه ازدواج کرده بود در همین محل، دقیقا در همان خانه ای که دو بالکن دارد، زندگی می کرد. و حالا این ساختمان به چند فروشگاه تبدیل شده! مصادره اش کن!» تشویق حضار شدت گرفت، و رودریگوئز هم برای این که پا به پای ریتم تشویق ها جلو رود گفت: «بله جناب پرزیدنت؛ چراکه نه!» فرمانده به ساختمان دیگری اشاره کرد و گفت: «این ساختمانی که در این جاست، مال کیست؟»

خطوط آهن، پادگان ها و مدارس ساخته شدند. و سپس در دهه ۱۹۷۰ قیمت نفت چهار برابر شد و با درآمدهای حاصل از فروش آن آسمانخراش ها، فروشگاه های بزرگ زنجیره ای، و متروی کاراکاس ساخته شد. ثروتمندان ونزوئلایی برای خریدهای آخر هفته شان به میامی آمریکا پرواز می کردند. آنها در میامی مثل ریگ صحرا پول خرج می کردند. فروشندگان میامی هرگاه مشتری پولداری از ونزوئلا به فروشگاه هایشان می آمد این جمله را از زبانش میشنیدند: «این چقدر ارزان است، دوتا ازش میخواهم!» توکیسه های ونزوئلایی در ایالتهای جنوبی آمریکا معروف بودند به ولخرجی و ریخت و پاش های آنچنانی، دهقانان از نقاط مختلف کشور به کاراکاس مهاجرت کردند و در تپه های مشرف به پایتخت و دیگر شهرهای شمالی سکنا گزیدند.