کتاب قوی سیاه سبز

Black Swan Green
کد کتاب : 1541
مترجم :
شابک : 978-964-374-750-3
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 425
سال انتشار شمسی : 1396
سال انتشار میلادی : 2006
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

برنده جایزه الکس

نامزد جایزه کاستا

نامزد جایزه من بوکر

معرفی کتاب قوی سیاه سبز اثر دیوید میچل

کتاب قوی سیاه سبز، رمانی نوشته ی دیوید میچل است که اولین بار در سال 2006 به چاپ رسید. داستان این رمان به یاد ماندنی به یک سال از زندگی نوجوانی به نام جیسون تایلر می پردازد که به نظر خودش، در حال سپری کردن سیزده سالگی خود در کسل کننده ترین دهکده ی انگلیس است. اما سیزده فصل این کتاب که هر کدام به داستان کوتاه جذابی می مانند، جهانی بسیار ملموس و فوق العاده پرجزئیات را خلق می کنند که همه چیز هست به جز کسل کننده؛ جهان پسرهایی نوجوان که روی دریاچه ای یخ زده بازی می کنند؛ جهان بازیگوشی های شبانه در حیاط خلوت غریبه ها؛ دنیای اخبار و اطلاعات درست و غلط در مورد جنگ فالکلند و خسارت های جانی آن؛ و جهان شخصیت هایی جذاب و متنوع که هر کدام، داستانی منحصر به فرد برای روایت دارند.

کتاب قوی سیاه سبز

دیوید میچل
دیوید میچل، زاده ی ۱۲ ژانویه ی ۱۹۶۹، رمان نویس بریتانیایی است. او هفت رمان نوشته که ۲ جلد از آن ها در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۴ نامزد جایزه ی ادبی من بوکر شده اند.میچل در شهر ساوت پورت انگلستان به دنیا آمد و در مالورن، ووسترشر بزرگ شد. در دانشگاه کنت ادبیات انگلیسی خواند و کارشناسی ارشدش را در رشته ادبیات تطبیقی گرفت. وی در ژاپن، ایتالیا و ایرلند زندگی کرده است.
نکوداشت های کتاب قوی سیاه سبز
Mitchell’s subtlest and most effective achievement to date.
پرظرافت ترین و تأثیرگذارترین دستاورد میچل تا به حال.
Barnes & Noble

An enchanting novel.
رمانی مسحورکننده.
The Boston Globe

Entertainingly strange, and packed with adventures.
به شکل سرگرم کننده ای عجیب و سرشار از ماجراجویی.
Entertainment Weekly Entertainment Weekly

قسمت هایی از کتاب قوی سیاه سبز (لذت متن)
«تو اهل کجایی؟» «اومم... قوی سیاه سبز.» آن قدر عصبی شده بودم که حتی دارزن هم رفته بود جایی قایم شود. شاید بی معنا به نظر برسد اما خب گاهی اوقات واقعا چنین چیزی اتفاق می افتد. «چی چی؟» «یه روستاست. توی وورسسترشایر.» «وورسسترشایر؟ اون وسط مسط هاست؟» «آره. کسل کننده ترین جائه، به همین خاطره که هیشکی هیچی درباره اش نشنیده. بلکبرن، شماله، نه؟» «آره. شماله. حالا این قوی سیاه سبز واسه قوهای سیاهش معروفه یا سبزش؟» «نه،» چه می توانستم بگویم که واقعا او را تحت تاثیر قرار بدهد؟ «اون جا حتی قوی سفیدم نداره.» «یعنی توی قوی سیاه سبز اصلا قو نیست؟» «آره. این خودش یه جور جوک محلیه.»

هدف از بازی ها و ورزش های مختلف، کنار هم بودن یا حتی بردن نیست. هدف واقعی بازی ها و ورزش ها، تحقیر کردن دشمناست.

فرار از نبردی که توش از پیش بازنده ای، یه کار بزدلانه نیست.