کتاب "دن کاسمورو" رمانی خیره کننده است که توسط یکی از بزرگترین نویسندگان برزیل "ماشادو د آسیس" نوشته شده است . مانند سایر رمان های بزرگ قرن نوزدهم ،"دن کاسمورو" اثر "ماشادو د آسیس" به بررسی موضوعاتی مانند ازدواج و زنا می پردازد. اما آنچه رمان "ماشادو د آسیس" را از واقع گرایی معاصران خود متمایز می کند ، و آنچه باعث می شود که این چنین برای خوانندگان دلپذیر باشد ، سبک روایی غیر عادی و غیرقابل پیش بینی آن است که یکی از نادرترین نبوغ های ادبی را داراست.
"ماشادو د آسیس" مجذوب موضوع حسادت شده بود و بسیاری از رمان های او بر اساس این موضوع نوشته شده اند. یکی از محبوب ترین آن ها ،رمان "دن کاسمورو" است که هنوز هم در مدارس برزیل به طور گسترده تدریس و خوانده می شود. کتاب، بیانگر زندگی "ماشادو د آسیس" به عنوان مترجم شکسپیر و همچنین تأثیر وی از رئالیسم فرانسوی به ویژه هونوره دو بالزاک ، گوستاو فلوبرت و امیل زولا است. او در رمان نیز به موارد زیادی مانند ، همسران شاد ویندزور ، هملت ، رومئو و ژولیت و از همه مهم تر اتللو اشاره می کند.در این کتاب ،وی نسخه متفاوتی از زنا های کلاسیک را نشان می دهد. راوی داستان بنتو سانتیاگو (بنتینیو) ، شوهر خیانتکار است. در طول داستان ، شخصیت داستان خیانت فرضی به کاپیتو محبوبش نسبت می دهد ،او نسخه ای از دزمودونا است که به گفته وی ، با بهترین دوست خود به او خیانت کرده است و پسری به دنیا می آورد . با این حال ، واقعیت هایی که وی برای اثبات موضوع نشان می دهد بسیار گنگ است و به راحتی می توان آن ها را پارانویا تفسیر کرد.
ماشادو لذت های مسری یک نویسنده قرن نوزدهم را ارائه می دهد که گفته می شود از برخی از افراد به اصطلاح مدرن امروزی مدرن تر است .... .راز موفقیت ماشادو در این کتاب استفاده از پارادوکس و خودنگری مضحک با روح است .
داشتم وارد اتاق نشیمن می شدم که اسم خودم به گوشم خورد و پشت در قایم شدم. در خانه ماتاکاوالوس بودیم و ماه نوامبر بود. کدام سالش آن قدر اهمیتی ندارد، اما من قصد ندارم خودم را برای آن هایی که داستان های قدیمی را خوش ندارند، شیرین بکنم، باری، سال سال ۱۸۵۷ بود. « دونا گلوریا، خانم عزیز، هنوز مصمم اید بنتینیو مان را به مدرسه علمیه بفرستید؟ دیگر ازش گذشته که به مدرسه علمیه برود، ممکن است اسباب دردسر بشود. » « چه دردسری؟ » « یک دردسر جدی. »
شخصیت پردازی ,فضای داستان و چگونگی پیشروی رمان خیلی خوب است به نظر من ترجه جناب کوثری عالی است.
رمان، خاطرات دُن کاسمورو، پیرمردیست تنها و تنها راوی رمان، که به شرح زندگی خود از کودکی تا کنون میپردازد. در این حین تلاشی برای حذف صدای خود ندارد و اتفاقا به صورت تعمدی در جایجای رمان، خواننده را مخاطب قرار میدهد و بدین روش سعی در القای این دارد که شما در حال خواندن زندگینامهای خودنوشت هستید نه رمان. تا جایی که حتی در قسمتی، از یکی از شخصیتهای رمان در صورتی که درحال خواندن این کتاب است، میخواهد از اینجا به بعد رمان را نخواند!
این اولین رمانی بود که از ماشادو دِ آسیس میخواندم و همچنین اولین ترجمهای بود که از آقای عبدالله کوثری میخواندم. رمانی از آمریکای جنوبی و آن حال و هوای رازآلود و جادویی که پس از مدتها که از خواندن صدسال تنهایی میگذرد، دوباره مرا غرق در لذت کرد، لذت احساسات نابی که فقط یک نویسندهی اهل آمریکای جنوبی میتواند با کلمات وصفاش کند. جانبخشی به اشیا و تفکرات، تشابهات غریب و کماکان دلچسب و ارتباطات خارج متنی، اینها مقولاتیست که که فقط یه نویسندهی سبک رئالیسم جادویی از عهدهی آن برمیآید. البته شاید اطلاق جادویی را با اندکی اغماض بتوان استفاده کرد چون سویهی رئالیستی رمان بیشتر بود تا جادویی.
بنتو سانتیاگو یا چنانکه همسایگان خطابش میکنند، دُنکاسمورو، سرگذشت خود را با شرح عشق و عاشقی آغاز میکند و ما را به همنوایی با خود میخواند که: خوشتر از ایام عشق ایام نیست. این عشق سرانجام به ازدواج میانجامد و آنگاه بهگونهای نامنتظر همه چیز شتاب میگیرد تا راه برای فاجعهای ویرانگر هموار شود. اما در این میان خواننده از گفتهها و ناگفتههای بنتو درمییابد که او راوی قابل اعتمادی نیست. چه بسا گذشت زمان و ذهن خیالپرور و بیمارگون او رویدادها را مخدوش کرده باشد. پس هر لحظه از خود میپرسیم آیا این تمام واقعیت است؟ از این روست که داوری دشوار میشود و واقعیت بس پیچیدهتر از آنچه بهچشم میآید. ماشادو کندوکاو در وجود معماگون آدمی را با زبانی طنزآلود درمیآمیزد و در این روایت شگفت روابط اجتماعی برزیل در نیمهی قرن نوزدهم نیز از نیش و کنایههای رندانهی او در امان نمیماند. دُنکاسمورو (۱۸۹۹) مشهورترین رمان ماشادو در امریکای لاتین است و بیش از هر رمان برزیلی دیگر موضوع نقد و بررسی بوده است.
یک داستان عاشقانه معمولی. اثر بزرگی نیست
کتاب خوبیه
در این کتاب نویسنده به خوبی همچون یک روانشناس به روایت حالات و افکار شخصیتهای داستان میپردازه. نویسنده با زبانی طنزآمیز به انتقاد از جامعه برزیل در اواخر قرن نوزده میپردازه. کتاب بسیار خوشخوان هست و خواننده با داستان همراه میشه.
لطفا تصحیح کنید جلدش شومیزه