1. خانه
  2. /
  3. کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید

کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید

نویسنده: آلیس میلر
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
5 از 1 رأی

کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید

The Body Never Lies
ناموجود
220000
5 از 1 رأی

کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید

اثرات دیرپای والدگری با نفرت
The Body Never Lies
انتشارات: ارجمند
ناموجود
75000
معرفی کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید
بررسی آسیب های دوران کودکی و تأثیرات ناگوار و ناتوان کننده آن توسط یکی از روانشناسان برجسته جهان.

پیش از این ، آلیس میلر ، روانکاو مشهور ، پیامدهای دوربرد سوء استفاده از کودکی بر بدن را بسیار دقیق بررسی کرده بود. میلر در کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید با استفاده از تجربیات بیماران خود به همراه داستان های بیوگرافی غول های ادبی مانند ویرجینیا وولف ، فرانتس کافکا و مارسل پروست ، نشان می دهد که چگونه تحقیر ، ناتوانی جنسی و عصبانیت کودک ، اثر خود را در بزرگسالی نشان می دهد . خواه سرطان ، سکته مغزی یا سایر بیماریهای ناتوان کننده. به طور کلی میلر جامعه را ترغیب می کند که اعتقاد خود را به فرمان چهارم جلب کنند و به والدینی که روش های فرزندپروری استبدادی آنها منجر به زندگی ناشاد و غالبا ویرانگر شده است ، گناهی نابخشودنی مرتکب می شوند. در این اثر توانمند ، فیلیپ گرون ، استاد روتگرز ، می نویسد: "خوانندگان یاد می گیرند چگونه با آموزه های مفید آلیس میلر ، با آسیب های آشکار و پنهان دوران کودکی خود مقابله کنند."
درباره آلیس میلر
درباره آلیس میلر
آلیس میلر (Alice Miller; ۱۲ ژانویهٔ ۱۹۲۳ – ۱۴ آوریل ۲۰۱۰) یک روان‌شناس، روان‌کاو و فیلسوف سوئیسی با اصلیت لهستانی-یهودی بود که به خاطر کتبش در زمینه کودک‌آزاری والدین که به چند زبان مختلف ترجمه شده‌است، مورد توجه بوده‌است. همچنین می‌توان از او به عنوان یک روشن‌فکر عمومی نام برد.
کتاب «The Drama of the Gifted Child» او تا سال ۱۹۸۱ یک کتاب پرفروش انگلیسی جهانی بود. دیدگاه‌های او دربارهٔ عواقب ناشی از کودک‌آزاری بسیار تأثیرگذار بوده‌است.
نکوداشت های کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید

استدلال های آلیس میلر شفاف ، مستند و کاملا قانع کننده است.

Los Angeles Times
قسمت هایی از کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید

پسر جوان که عاشق آزادی بود، در تأثیرپذیرترین سال های زندگی اش، در اینجا احساس یک زندانی را داشت، زیرا دروازه های این مدرسه فقط هنگام پیاده روی های اجباری و تحت نظارت نگهبان های نظامی باز می شد. شیلر در طول این هشت سال، به ندرت توانست یک روز کامل برای خودش داشته باشد؛ فقط گهگاهی می توانست یکی دو ساعت را برای کارهای دلخواهش صرف کند. در آن ایام چیزی به نام تعطیلات شناخته نمی شد و کسی از مرخصی گرفتن چیزی نشنیده بود. تمام طول روز تابع قوانین نظامی بود. شاگردان در خوابگاه های بسیار بزرگ می خوابیدند؛ در تابستان ساعت پنج، و در زمستان ساعت شش بیدار می شدند. افسران جزء بر مرتب کردن تختخواب ها و نظافت شخصی نظارت می کردند. سپس شاگردان به صف می رفتند به سالن مشق تا حضور و غیاب صبحگاهی انجام گیرد و از آنجا برای صبحانه به سالن غذاخوری می رفتند. صبحانه شامل نان و سوپ جو بود. همهٔ کارها از جمله گره کردن دست ها برای دعا و نشستن و ترک کردن محل، فقط با دستور افسران امکان پذیر بود. کلاس ها از ساعت هفت صبح تا نیمهٔ روز ادامه داشت. سپس نوبت زنگ نیم ساعتی می رسید که همیشه برای شیلر جوان توبیخ به همراه داشت، به او لقب "خوک" داده بودند؛ زنگی که به نظافت شخصی اختصاص داشت که به Propreté معروف بود. شاگردان لباس کامل نظامی به تن می کردند: روپوش آبی کم رنگ با سرآستین های مشکی، جلیقه و شلوار سه ربعی سفید، پوتین، شمشیر باریک و کلاه سه گوش با پر زینتی و آویزهای دیگر. دوک (موسس این مدرسه) تحمل موی قرمز را نداشت و شیلر مجبور بود با پودر رنگ موهایش را تغییر دهد. او هم مانند دیگر شاگردان، یک دسته موی باریک بلند مصنوعی از پشت سر، و دو طره موی مجعد بر دو شقیقه داشت که با گچ به شقیقه ها می چسباند. شاگردان پس از پوشیدن این لباس ها، ابتدا به طرف محل حضور و غیاب نیمروزی رژه می رفتند و سپس به غذاخوری وارد می شدند. بعد از غذا، ابتدا پیاده روی اجباری، سپس مشق نظامی و کلاس های درس از ساعت دو تا شش، و در آخر، نظافت شخصی تکرار می شد. بقیهٔ روز طبق برنامه ای سفت و سخت به مطالعهٔ شخصی اختصاص داشت. شاگردان بلافاصله بعد از شام به بستر فرستاده می شدند. شیلر جوان تا بیست و یک سالگی در بند این روزمرگی بدون تغییر گرفتار بود.

مقالات مرتبط با کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید
اختلال های روانشناختی با نام شخصیت های داستانی
اختلال های روانشناختی با نام شخصیت های داستانی
ادامه مقاله
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم

«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.

نظر کاربران در مورد "کتاب بدن هرگز دروغ نمی گوید"
8 نظر تا این لحظه ثبت شده است

نویسنده بیراه نمی‌گه، اما یک اینکه لحنش خیلی تنده و دو اینکه به نظر می‌رسه خیلی جاها اغراق می‌کنه و این دو مورد خیلی توی ذوق می‌زنه.

1403/05/06 | توسطمیلاد نجف‌زاده
0
|

این که بعضی از نظرات به اغراق آمیز بودن نظریات نویسنده اشاره داره دقیقا همون بحثیه که خانم میلر درموردش روشنگری کرده و به نادیده گرفته شدنش در جامعه اشاره میکنه (اثرات تربیت خشن). شما اگر تنها با یک نمونه از موارد کتاب احساس مشابهت کنید متوجه میشید که چقدر درسته و چنین نظری نخواهید داشت. با این حال توصیه میکنم که همه این کتاب رو حداقل برای یک بار بخونن.

1403/05/06 | توسطHgdfbj
1
|

پذیرفتنِ حقیقتی که تو این کتاب گفته میشه، شجاعت بزرگی میخواد و بعد از اون، پیدا کردن جواب این سوال که پس عشق چیست؟ و نیاز ما به عشق و محبت و خانواده، با فاصله گرفتن از چنین والدینی، چطور باید تامین شود؟!

1403/01/25 | توسطنجمه فلاحتی
3
|

بهترین کتابی که در طول عمرم خواندم

1402/08/20 | توسطالهام - کاربر سایت
4
|

کتابی خوب و خواندنی. از نظرات معلومه که ما چه موجودات خودفریبی هستیم. خانم آلیس میلر در این کتاب بدون اغراق و به درستی میگه که حتی فروید هم خود فریبی کرده. از کتاب: پدر و مادرها برای برآورده کردن نیازهای خود، ازکودکان، به طور فاجعه آمیزی سوء استفاده می‌کنند و جامعه این واقعیت را سرسختانه پنهان می‌کند. ما آگاه نیستیم. کودکان حماقت‌های والدین شان را تحمل می‌کنند، زیرا فکر می‌کنند امری عادی است و راهی برای دفاع از خود در برابر آنها ندارند. اگر فردی، تمام عمرش، به قید و بندهایی چسبیده که برای بقایش لازم است و نمی‌تواند زندگی را بدون آن قید و بندها تصور کند، چگونه میتوانم به او ثابت کنم که رهایی ممکن است؟ والدین معمولا میل دارند رنج‌های کودکان شان را کم اهمیت جلوه دهند.

1402/08/06 | توسطفرهاد - کاربر سایت
13
|

کتاب نظریه‌ی جالبی داره که بیماری‌ها و مشکلات حاد بزرگسالی ناشی از آسیب‌های روحی در کودکیست. نمونه شاهد‌هایی هم از افراد مشهور و بزرگی مثل داستایوفسکی و پروست میاره که بسیار جالبه اما بنظر کمی هم اغراق میکنه در این مورد چون شیوه‌ی کنترل شده‌ای در تحلیل و نتیجه‌گیری نداره ولی بهرشکل خواندنش خالی از لطف نیست

1401/09/28 | توسطامیرحسین صانعی راد
4
|

این کتاب مخصوص خانواده هایی با رفتار‌های بیماری زا و خاص هست و برای کسی که زندگی عادی و خانواده نسبتا سالمی داره خسته کننده میشه. میشه یک پیغام مهم از این کتاب گرفت درک کنیم همو

1399/08/08 | توسطفاطمه رنجبر
6
|

نظریه ای اغراق امیز در حوزه روان شناسی ظاهرا نویسنده تصمیم داشته با ارایه آن جهان را تکان دهد و شهرتی در حد فروید پیدا کند اما متاسفانه ناموفق بوده. به عنوان مثال تفسیرهای پیش پا افتاده و عوامانه از مکانیسم بیماری‌ها و اغراق در تاثیر روش خاص درمان خودش. البته نویسنده با خواندن چنین نقد هایی قطعا همان مکانیسم دفاعی را که در کتاب مکررا به ان اشاره کرده اتخاذ خواهد کرد.

1399/05/19 | توسطمژگان خراسانیان
11
|