کتاب اختراع هوگو کابره

The Invention of Hugo Cabret
کد کتاب : 1630
مترجم :
شابک : 978-964-369-720-4
قطع : پالتویی
تعداد صفحه : 581
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2007
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 7
زودترین زمان ارسال : ---

برنده جایزه مدال کلدکات 2008

از پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز

نامزد جایزه ملی کتاب آمریکا

فیلمی بر اساس این کتاب در سال 2011 ساخته شده است.

برنده جایزه ی Nene سال 2012

معرفی کتاب اختراع هوگو کابره اثر برایان سلزنیک

کتاب اختراع هوگو کابره، رمانی نوشته ی برایان سلزنیک است که اولین بار در سال 2007 وارد بازار نشر شد. پسری یتیم، نگهدارِ ساعت و سارق به نام هوگو در یکی از ایستگاه های شلوغ قطار در پاریس زندگی می کند و ماندنش در آن جا، به گمنام ماندن بستگی دارد. اما زمانی که زندگی هوگو به شکلی ناگهانی با زندگی دختری عجیب و کتابخوان و پیرمردی بداخلاق گره می خورد، زندگی مخفیانه ی این پسر و ارزشمندترین رازش با تهدیدی جدی مواجه می شود. یک نقاشی اسرارآمیز، یک دفتر یادداشت باارزش، کلیدی دزدیده شده، مردی مکانیکی و پیامی پنهان از پدر درگذشته ی هوگو، شاکله ی اصلی این رمان پیچیده، پراحساس، اسرارآمیز و فوق العاده جذاب را شکل می دهند و داستانی را خلق می کنند که تا مدت ها از ذهنتان بیرون نخواهد رفت.

کتاب اختراع هوگو کابره

برایان سلزنیک
برایان سلزنیک، زاده ی 14 جولای 1966، تصویرساز و نویسنده ی آمریکایی است.سلزنیک در نیوجرسی به دنیا آمد و بزرگ شد. او از آموزشگاه طراحی رودآیلند فارغ التحصیل شد و همزمان با کار بر روی اولین داستان خود، به مدت سه سال در یک نهاد انتشار کتاب های کودک در منهتن فعالیت کرد. اولین اثر سلزنیک در سال 1991 به چاپ رسید.
نکوداشت های کتاب اختراع هوگو کابره
An entirely new reading experience.
یک تجربه ی کتابخوانی کاملا متفاوت.
Barnes & Noble

Captivating.
مسحورکننده.
Los Angeles Times Book Review

A true masterpiece.
شاهکاری حقیقی.
Publishers Weekly Publishers Weekly

قسمت هایی از کتاب اختراع هوگو کابره (لذت متن)
دوست دارم تصور کنم جهان، یه ماشین خیلی بزرگه. می دونی، ماشین ها هیچوقت اجزای اضافی ندارند. پس به نظرم اگر جهان یه ماشین بزرگ باشه، من باید به خاطر دلیلی اینجا باشم. و این یعنی تو هم به خاطر دلیلی اینجا هستی.

زمان می تونه انواع و اقسام حقه ها رو روت اجرا کنه. توی یه چشم به زدن، بچه ها می رن توی کالسکه ها و تابوت ها می رن زیر خاک، جنگ های مختلف با پیروزی و شکست به پایان می رسن، بچه ها مثل پروانه ها به آدم بزرگ ها تغییر شکل می دن.

هوگو فکر کرد که حتی اگر همه ی ساعت های توی ایستگاه هم از کار بیفتند، زمان نخواهد ایستاد. حتی اگر واقعا می خواستی این اتفاق بیفته. مثل الان.