یک داستان ماجرایی مسحورکننده.
یک داستان ماجرایی فوق العاده خلاقانه.
داستانی جذاب با پیامی از امید.
به محض این که از آن چهاردیواری تنگ و تاریک بیرون می آیم، شیب زمین تند می شود. نمی دانم اینجا قرار است چه چیزی پیدا کنم. فقط امیدوارم بقیه مرا ببخشند که به جای آنچه گفته بودم به دنبال آوازها و زمزمه ها آمدم.
کاملا فراموش خواهی شد، نگران نباش.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
«داستان پادآرمانشهر» در قرن بیستم، ریشه در داستان های نویسندگانی دارد که به آرمانشهر باور داشتند. نویسندگانی مثل «اچ جی ولز» و «ویلیام موریس»
چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
خوبه خیلی قشنگ نیست