«مثل پر»، یکی دیگر از رمانهای مریم ریاحی، نویسندهی داستانهای عامهپسند و خوشنگارش ایران است. در این رمان عاشقانه که البته از جنبههای متفاوت، نقدهایی به موارد مختلف وارد میکند، با سودابه و زندگیاش همراه میشویم.
سودابه کوچکترین فرزند خانواده است و کودکی و نوجوانیاش با کهولت سن و سالمندی پدر و مادرش همراه شده. نبودن کسی که حرفهایش را بفهمد و بشنود از یکسو، و نگرانی دائمیاش بابت وضعیت جسمی پدر و مادرش از سوی دیگر، ذهن او را آشفته کرده است. سودابه برای پر کردن حفرههای احساسی به بیرون از خانه پناه میبرد و با مردی جوان و لاقید و البته بسیار آرمانگرا به نام سینا آشنا میشود و ارتباط میگیرد. از سوی دیگر، مردی در همسایگی سودابه زندگی میکند که او هم خواستار ارتباط با سودابه است و این دغدغهی انتخاب هم یکی دیگر از دغدغههای زندگی سودابه میشود.
داستان کشش زیادی دارد و به واسطهی موضوع جهانشمولی که میپروراند، میتواند برای هر قشری جالب باشد. اما مریم ریاحی بهصورت غیرمستقیم نقدهای مهمی به حوزهی خانواده و اجتماع وارد میکند. او زندگی و جایگاه یک زن جوان را مورد بررسی قرار میدهد و اثر نظام مردسالار را بر زنان نشان میدهد. از سوی دیگر جداافتادگی نسل جدید را مورد واکاوی قرار میدهد که علیرغم اینکه دغدغه و نگرانی نسلهای قبلی را به دوش میکشند، اما نیازهای ساده و مهمشان توسط آنها جواب داده نمیشود. از این منظر، رمان «مثل پر» اثر ارزشمندی است که شاید سالها بعد یادآور کودکی و نوجوانی نسل امروز باشد.
داستانهای عامهپسندی که این رمان هم جزو آنها است، در تقسیمبندی خوب و بد قرار نمیگیرند؛ نمیشود اثری را به واسطهی عامهپسند بودن خوب یا بد دانست. نقطهی قوت این آثار همراهکردن مخاطب عام با مخاطب جدی و کتابخوان است که اگر خوب و درست پرداختشده باشند میتوانند هم مخاطب ساده و هم مخاطب کتابخوان جدی را همراه خود کند.
کتاب مثل پر