1. خانه
  2. /
  3. کتاب کوزیما یا تقریبا گراتزیا

کتاب کوزیما یا تقریبا گراتزیا

2.5 از 2 رأی

کتاب کوزیما یا تقریبا گراتزیا

Cosima
٪15
120000
102000
معرفی کتاب کوزیما یا تقریبا گراتزیا
«کوزیما یا تقریبا گراتزیا» نوشته گراتزیا دلددا رمانی نیمه اتوبیوگرافیک است که تصویری صمیمی از سفر یک زن جوان به خودیابی در قرن نوزدهم ساردینیا را ارائه می‌دهد. دلددا، که در سال 1926 جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد، به خاطر تصاویر خاطره‌انگیزش از زندگی ساردینایی شناخته می‌شود و «کوزیما یا تقریبا گراتزیا» به عنوان یکی از شخصی‌ترین و عمیق‌ترین آثار او در نظر گرفته می‌شود. او از طریق شخصیت کوزیما به بررسی موضوعات جاه‌طلبی، هویت و تنش میان ارزش‌های سنتی و آرزوهای شخصی می‌پردازد و از تجربیات خود به عنوان یک زن جوان که در جامعه‌ای محافظه‌کار حرفه نویسندگی را دنبال می‌کند، الهام می‌گیرد.
این رمان به روایت دختری حساس و کنجکاو به نام کوزیما می‌پردازد که در یک روستای ساردینیا بزرگ می‌شود. در پس‌زمینه مناظر ناهموار و جامعه سنتی ساردینیا، کوزیما خود را بین انتظارات خانواده و تمایل عمیقش به نوشتن و کاوش در دنیای فراتر از زادگاهش سرگردان می‌یابد. او از سنین پایین با احساس بیگانگی دست و پنجه نرم می‌کند و هنجارهای اجتماعی را که او را به هم پیوند می‌دهد، زیر سوال می‌برد و هم نقش‌های جنسیتی و هم محدودیت‌های تحمیل شده توسط محیطش را به چالش می‌کشد. با بزرگ‌تر شدن کوزیما، اشتیاق او به ادبیات به خروجی برای ابراز وجود و راهی برای ارتباط با دنیای گسترده‌تری از ایده‌ها تبدیل می‌شود. دلددا مبارزات و پیروزی‌های درونی کوزیما را با همدلی عمیق به تصویر می‌کشد و تنهایی و شجاعت لازم برای پیروی از فراخوان هنری خود را در جامعه‌ای محدودکننده روشن می‌کند. این داستان نگاهی اجمالی به زندگی خود دلدا نیز ارائه می‌دهد و رمان را به عنوان هم روایتی از رشد شخصی و هم گواهی بر انعطاف‌پذیری هنرمند معرفی می‌کند. در «کوزیما یا تقریبا گراتزیا»، دلددا به بررسی مضامین خودشناسی، جاه‌طلبی و فردیت در مقابل محدودیت‌های سنت ساردینیا می‌پردازد. داستان کوزیما تجسم مبارزه بین میل شخصی و انتظارات اجتماعی است، به‌ویژه زمانی که او با رویاهایش برای نوشتن در جامعه‌ای که سنت را بر نوآوری ارزش قائل است، مخالفت می‌کند. سفر او نمایانگر تلاشی برای آزادی و تعریف از خود است که اغلب به واسطه نقش‌های جنسیتی محدود و فرصت‌های کمی که برای زنان آن زمان موجود است، مانع می‌شود. قدرت ادبیات به عنوان وسیله‌ای برای فرار و خودسازی نیز یکی دیگر از موضوعات کلیدی است. برای کوزیما، نوشتن به یک راه نجات تبدیل می‌شود و به او این امکان را می‌دهد که از محیط خود فراتر رود و فردیت خود را به اثبات برساند. توصیفات دلددا از مناظر و آداب و رسوم ساردینیا به عمق داستان می‌افزاید و بر رابطه نزدیک بین هویت و مکان، و همچنین روش‌هایی که محیط اطراف فرد می‌تواند الهام‌بخش و محدودکننده رشد شخصی باشد، تأکید می‌کند.
«کوزیما یا تقریبا گراتزیا» رمانی غم‌انگیز و درون‌نگر است که مبارزات و پیروزی‌های خود گراتزیا دلددا را به عنوان یک نویسنده در یک جامعه محافظه‌کار به تصویر می‌کشد. در طول سفر کوزیما، دلددا به بررسی مضامین جهانی هویت، جاه‌طلبی و تلاش برای بیان خود می‌پردازد و رمان را به روایتی عمیقا شخصی و بیانیه‌ای قدرتمند درباره قدرت دگرگون‌کننده ادبیات تبدیل می‌کند. "کوزیما یا تقریبا گراتزیا" با شخصیت‌های پرطرفدار و تصویری خاطره‌انگیز از زندگی ساردینیا، به کاوشی بی‌زمان در مورد معنای تعقیب علایق در مواجهه با انتظارات اجتماعی باقی می‌ماند.
درباره گراتزیا دلددا
درباره گراتزیا دلددا
گراتزیا کوزیما دِلِدّا (Grazia Cosima Deledda) ‏ (۱۸۷۱–۱۹۳۶) نویسندهٔ ایتالیایی اهل جزیرهٔ ساردنی بود. وی در سال ۱۹۲۶ برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد. گراتزیا در ۲۷ سپتامبر ۱۸۷۱ در شهر نوئورو در جزیرهٔ ساردنی در خانواده‌ای از طبقهٔ متوسط به دنیا آمد. زنان در جامعه عقب‌افتاده‌ای مانند ساردنی قرن نوزدهم وضعیت مناسبی برای تحصیل و فعالیت اجتماعی نداشتند برای همین گراتزیا تا سوم ابتدایی بیشتر درس نخواند. اما از آن‌جا که در خانهٔ عمه‌اش کتاب‌خانهٔ بزرگی وجود داشت او توانست در آنجا و تحت تعلیمات خصوصی معلمی در خانهٔ عمه‌اش معلومات خود را افزایش دهد و ضمن مطالعه آثار ایتالیایی به مطالعه آثار نویسندگان فرانسوی و روس بپردازد. او به آثار گابریله دانونزیو شاعر و نویسندهٔ معاصر هم‌وطن‌اش علاقه ویژه‌ای داشت.
زندگی خانوادگی او در دوران نوجوانی و جوانی روز به روز سخت‌تر می‌شد. پدر در حال ورشکستگی بود و یکی از برادرانش، سانتوس، به مشروب‌خواری افراطی رو آورده بود و دیگری، آندرئا به جرم ضرب سکه تقلبی و جرائم دیگر مدتی در زندان به‌سر برد. با این وجود دلدا شروع به نوشتن کرد و در هفده سالگی اولین داستان کوتاه‌اش به نام خون کسی از اهالی ساردنی برای یکی از مجلات رم فرستاد که در آن مجله منتشر شد.
دلدا در آخرین سال‌های قرن نوزدهم، ۱۸۹۶ با انتشار نخستین رمانش، راه خطا به شهرت رسید و در نخستین سال قرن بیستم در بیست و نه سالگی با پالمیرو مادزانی ازدواج کرد و همراه او به رم رفت و تا پایان عمر در آن شهر زندگی کرد و صاحب دو پسر به نام‌های ساردوس و فرانتز شد.
او خیلی زود به نویسنده‌ای پرکار تبدیل شد و در فاصله سال‌های ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۹ تقریباً هر سال یک کتاب منتشر کرد. تا این که در ۱۹۲۶ برنده جایزه نوبل ادبیات شد و تا کنون هیچ زن ایتالیایی دیگری نتوانسته‌است این جایزه را کسب کند.
آخرین کتابی که در زمان حیات‌اش منتشر شد، کلیسای مریم منزوی، داستان زن جوانی است که سرطان دارد. گراتزیا دلدا خود نیز در ۱۵ اوت ۱۹۳۶ بر اثر ابتلا به بیماری سرطان درگذشت. چند ماه پس از مرگ او پسرش ساردوس نیز مرد و کمی بعد پسر دیگرش فرانتز نیز از دنیا رفت. اما به هر حال فرزندان فرانتز نامه‌ها و دست‌نوشته‌های او را حفظ کردند و هم‌اکنون نسخه‌های دست‌نویس آثار او در موزه شهر نوئورو نگهداری می‌شود و آثار او در کتاب‌خانهٔ ملی رم موجود است.
مقالات مرتبط با کتاب کوزیما یا تقریبا گراتزیا
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب کوزیما یا تقریبا گراتزیا" ثبت می‌کند