زبان چیزی جز تجلی خاصی از استعداد اولیه زبانی نیست. این ساده ترین تعریف از مفهوم زبان در پژوهش های نظری است که می توان به بیان روزمره ارائه کرد. ما زبان را ( انگلیسی، سواحیلی، هندی،...) وضعیت تثبیت شده خاصی از استعداد زبانی می دانیم و وقتی می گوییم کسی زبانی را می داند صرفا به این معنی است که توانایی زبانی او در یک وضعیت خاص قرار گرفته است. زبان در این مفهوم، دستگاهی است که فرمان هایی را به نظام های کنش ارسال می کند.
من همیشه احساس کرده ام که مهیج ترین جنبه های مطالعه زبان در همین قلمرو جای دارد. زبان، به عنوان یک نظام زیست شناختی، ویژگی های بسیار اسرار آمیز و غیر منتظره ای دارد. هر چه در این راه پیش تر می رویم، زبان را عجیب تر و رمز آلودتر می یابیم.