کتاب تب بشکه

Barrel Fever
کد کتاب : 1805
مترجم :
شابک : 978-600-253-334-0
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 192
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 1994
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

دیوید سداریس از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

از کتاب های برگزیده سال به انتخاب The Village Voice

معرفی کتاب تب بشکه اثر دیوید سداریس

کتاب تب بشکه، اثری نوشته ی دیوید سداریس است که اولین بار در سال 1994 انتشار یافت. سداریس در این کتاب، با نگرش و طنز منحصر به فرد خود، به ویژگی های مختلف و عجیب و غریب فرهنگ معاصر آمریکا می پردازد و با لحنی طنزآمیز، بدون تعارف و سرگرم کننده، ماجراهایی را روایت می کند که به گونه ای یادآور نثر جی. دی. سلینجر هستند. در کتاب تب بشکه، چندین داستان و تعدادی مقاله ی خودزندگی نامه ای انتظار مخاطبین را می کشند و به موضوعاتی همچون مشکلات اجتماعی و تأثیرات گوناگون آن ها بر زندگی افراد می پردازند. سداریس در این کتاب جذاب باز هم موفق می شود از دل سیاه ترین شرایط و اتفاقات، طنزی درخشان را بیرون بکشد و با استفاده از شوخی های غافلگیرکننده و به یاد ماندنی خود، اثری را خلق کند که طرفداران این طنزپرداز آمریکایی را ناامید نخواهد کرد.

کتاب تب بشکه

دیوید سداریس
دیوید ریموند سداریس، زاده ی 26 دسامبر 1956، طنزپرداز، کمدین و نویسنده ی آمریکایی است.سداریس در شهر رالی در کارولینای شمالی بزرگ شد. او پس از سپری کردن دوران مدرسه، مدتی را در دانشگاه کارولینای غربی به تحصیل مشغول شد اما بعد به دانشگاه کنت رفت. سداریس در سال 1983 به شیکاگو رفت و در سال 1987 از انستیتوی هنر شیکاگو فارغ التحصیل شد. او سپس وارد عرصه ی نوشتن مطالب طنزآمیز برای رادیو و سایر رسانه ها شد.دیوید سداریس اکنون به همراه نامزدش در منطقه ی هرشام در ساسکس غربی زندگی می کند.
نکوداشت های کتاب تب بشکه
A satirical collection of stories about contemporary American society.
مجموعه ای طنزآمیز از داستان هایی درباره ی جامعه ی معاصر آمریکا.
Publishers Weekly Publishers Weekly

Sedaris' humor is born of compassion.
طنز سداریس از مهربانی و همدلی به وجود آمده است.
Amazon Amazon

Sedaris shows us the good and bad of ourselves.
سداریس، خوب و بد خودمان را به ما نشان می دهد.
Owlcation

قسمت هایی از کتاب تب بشکه (لذت متن)
مشکل با غیرسیگاری های پرخاشگر این است که آن ها احساس می کنند در حق شما لطفی کرده اند که اجازه نداده اند سیگار بکشید. انگار اینطور فکر می کنند که یک روز به گذشته نگاهی خواهید انداخت و به خاطر آن پانزده ثانیه ی ارزشمندی که به زندگی تان اضافه کردند، از آن ها تشکر خواهید کرد. چیزی که نمی فهمند این است که آن پانزده ثانیه، فقط صرف تنفر و کشیدن نقشه ی انتقام از آن ها خواهد شد.

باید کور و کر و احمق باشید که ندانید در حال ورود به چه ماجرایی هستید. پس اگر قرار است سرزنشی وجود داشته باشد، خودتان را سرزنش کنید.