مجموعه ای از داستان های کوتاه طنز و تامل آور به نام های برگ برنده، تغییری در من، دختر خانه کناری، خروس روی نرده، درش را بگذار، جوجه در مرغدانی و… که با اقتباس از زندگی این نویسنده ی نامدار آمریکایی، مسائل اجتماعی و شرایط زیست انسان امروزی را به زیبایی تصویر می کنند.
سداریس در این داستان ها وضعیت بشری را آشکار کرده و وقتی داریم از خنده روده بر می شویم ناگهان غافلگیرمان می کند. سداریس از آنجا که در رادیو برنامه سازی کرده و برای برنامه های رادیویی متن نوشته، در درآوردن فضای چالشی بین شخصیت ها و خلق لحظات ناب استادانه عمل می کند.
من آن قدری که هیو می گوید بی احساس نیستم ولی وقتی ده سال است که با کسی هستید اوضاع تغییر می کند. به ندرت فیلمی درباره زوج هایی که مدت زیادی با هم هستند می سازند و دلیل درستی هم دارند: زندگی های ما کسل کننده است. دوران عاشقی لحظه های خاص خود را داشت ولی حالا تبدیل شده ایم به قسمت دو قابل پیش بینی که هیچ آدم عاقلی حاضر نیست برای دیدنش پولی بدهد (واااو، نگاه کن، دارند پاکت قبض برقشون رو باز می کنند!). هیو و من چنان مدت درازی با هم بوده ایم که گاهی برای تعارف زدن به یکدیگر باید علنا وارد درگیری فیزیکی شویم.