نویسنده ای که نه تنها می تواند بامزه باشد، بلکه قادر است تأثیرگذار و حتی حساس نیز باشد.
سداریس، استاد تبدیل تجربه های زندگی اش به روایات طنزآمیزی است که هم سرگرم کننده اند و هم زندگی بشر را تفسیر می کنند.
بدیع، گزنده و طوفانی.
هر روز به ما می گویند که داریم در بهترین کشور دنیا زندگی می کنیم؛ همیشه هم به عنوان یک حقیقت غیرقابل انکار بیان می شود... آمریکا بهترین کشور دنیاست. با این باور بزرگ می شوی و وقتی یک روز می فهمی که کشورهای دیگر هم برای خودشان شعار ناسیونالیستی دارند و هیچ کدام شان هم این نیست که «ما دومی هستیم!»، وحشت برت می دارد.
آخرین باری که یک تحصیل کرده موفق از ایمی خواستگاری کرد، او کمی این پا و اون پا کرد و گفت: «خیلی ممنون ولی من الان توی مود سفید پوست ها نیستم.
برای من وحشتناک ترین مانع در یادگیری فرانسه این است که هر اسمی جنسیت دارد و این جنسیت بر روی ضمیر و صفت اثر می گذارد. به این خاطر که مرغ زن است و تخم می گذارد، مذکر است. اما کلمه ی مردانگی مونث است. چون دستور زبان فرانسه این طور دستور فرموده، هرمافرودیت مذکر است و بی حاصلی مونث. ماه ها تلاش کردم تا رمز پنهانش را کشف کنم ولی بالاخره فهمیدم که عقل و منطق نمی توانند هیچ کمکی به من بکنند. هیستری، روان پریشی، شکنجه، افسردگی: به من گفته شد هر چیز ناخوشایندی احتمالا مونث است. کمی امیدوار شدم ولی این نظریه هم با کلمات مذکری مثل جنایت، دندان درد و اسکیت به باد فنا رفت.
کتاب جالبیه و خواننده کاملا حس همزاد پنداری با شخصیت اصلی داره از اونجایی که نویسنده خود نیز به عنوان مهاجر در آمریکا زندگی کرده خاطرات جالبی را بیان نموده . کمی خواندنش برای من زمانبرد چون بخشهای کتاب خیلی مرتبط نبودن اما ترجمه و ویراستاری بسیار خوبی داشت
ارزش یک بار خوندن داره
کتاب برخلاف اسمش که داستان زندگی غمناک پسربچه ای لال رو به ذهن میاره نیست و ساعاتی سراسرلبخند،خنده و گاها قهقهه رو براتون به دنبال داره ضمنا ترجمه آقای خاکسار هم عالیه ... به نظرم همین که اسم مترجم آقای خاکسار باشه ولو اینکه شما نویسنده رو هم نشناسید کافیه برای خرید کتاب! حتما کتاب را بخوانید.
من این کتابو خیلی دوست دارم