کتاب شب در مسیر غرب

West with the Night
کد کتاب : 1043
مترجم :
شابک : 978-600-229-427-2
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 322
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 1942
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

جزو پرفروش ترین کتاب ها و رمان های ایران

معرفی کتاب شب در مسیر غرب اثر بریل مرکام

کتاب شب در مسیر غرب، اثری نوشته ی بریل مرکام است که نخستین بار در سال 1942 به چاپ رسید. اگر اولین مسئولیت یک شرح حال نویس، گذراندن زندگی‌ای پرماجرا و پرقصه باشد، مرکام در انجام این کار به موفقیتی کم نظیر دست یافته است. مرکام که با نام بریل کلاترباک در مرکز انگلیس به دنیا آمد، در دوران کودکی به همراه پدرش به کنیا رفت، حیوان خانگی اش یک گورخر بود، دوست هایش اسب ها بودند و همسایگانش، بابون ها، شیرها و غزال ها. او در هواپیمایی کوچک با جمع آوری اطلاعات درباره ی فیل ها پول درمی آورد و بخش عمده ی باقی زندگی اش را به عنوان ماجراجو، مربی اسب های مسابقه و خلبان سپری کرد. مرکام به اولین انسانی تبدیل شد که بدون وقفه فاصله ی میان اروپا تا آمریکا را با هواپیما طی کرد و اولین زنی شد که از شرق به غرب اقیانوس اطلس را به تنهایی پرواز کرد. در کتاب شب در مسیر غرب، ماجراجویی ها و اتفاقات شگفت انگیز زندگی پرحادثه ی مرکام، در قالب داستانی جذاب به مخاطبین ارائه شده است.

کتاب شب در مسیر غرب

بریل مرکام
بریل مرکام، زاده ی 26 اکتبر 1902 و درگذشته ی 3 آگوست 1986، خلبان، ماجراجو، تعلیم دهنده ی اسب های مسابقه و نویسنده ی کنیایی با اصالتی بریتانیایی بود.مرکام در روستای اشول در روتلند انگلستان به دنیا آمد و زمانی که چهارساله بود، به همراه خانواده به کنیا نقل مکان کرد. او، زنی ماجراجو، مستقل و زیبا بود و همیشه به خاطر انتخاب ها و سبک زندگی منحصر به فرد خود مورد تحسین قرار می گرفت. کتاب شب در مسیر غرب، معروف ترین اثر مرکام به شمار می آید.
نکوداشت های کتاب شب در مسیر غرب
It is really a wonderful book.
کتابی واقعا شگفت انگیز.
Ernest Hemingway

One of the world's great adventure stories.
یکی از داستان های ماجرایی بزرگ جهان.
Barnes & Noble

An extraordinary story of a remarkable woman.
داستان خارق العاده ی زنی شگفت انگیز.
Brothers Judd

قسمت هایی از کتاب شب در مسیر غرب (لذت متن)
هیچ حیوانی، هرچه قدر هم سریع، به اندازه ی شیری حمله ور در فاصله های چندیاردی سرعت ندارد. سرعتی که بیشتر از سرعت فکر است و البته همیشه سریع تر از فرار. زیر دست مهار شده ام انقباض و انبساط عضلات بولر را حس کردم که خشم فزاینده اش در جوش و خروش بود. ذهن بولر به نقطه ی کورش رسیده بود. غیرقابل مهار که می شد، یک راست به شیر حمله می کرد و خودش را به کشتن می داد.

سر و وضع آراب ماینا تغییر کرده بود. چهره اش حالتی عبوس و گستاخ پیدا کرده بود، آرواره ی مستطیلی شکل و جسورش پیش آمده بود. چشمانش که از فرط بی فروغی پنداری در رویا فرو رفته بودند، پشت گونه های بلند و درخشانش گود افتادند. عضلات برآمده ی گردنش را تماشا کردم که به عضلات گردن ماری عصبانی می مانست، و ذرات کف سفیدی را دیدم که بر گوشه ی لبانش نقش می بست. منفعل و منقبض به شیر خیره بود...

در لاف زنی های بزرگ شرط بندی های کل قاره ی آفریقا، سنت لجر ناچیز محسوب می شود. ولی این مسابقات برای رک، برای وایز چایلد، برای هشت اسب دیگری که از نقطه ی شروع عزیمت می کنند ناچیز و پیش پا افتاده نیست؛ برای من هم که مشغول آخرین آماده سازی ها هستم ناچیز به حساب نمی آید. ساق های کره مادیان را لمس می کنم، کمی باد کرده اند ولی تب آلود نیستند.