«مگره و یکصد چوبۀ دار» یکی دیگر از رمانهای ژرژ سیمنون است. او خالق کارآگاه مگره است و رمانهای بسیاری با محوریت این کمیسر برجستۀ پاریسی نوشته است. «مگره «یکصد چوبۀ دار» در سال 1931 نوشته شده و یکی از اولین رمانهایی است که شخصیت مگره در آن حضور دارد.
در این رمان، مگره هنگامی که با قطار به بروکسل میرود با مردی عجیب و تقریبا سی ساله برخورد میکند. مرد پریشان احوال است و لباسهایی نخنما به تن و کلاهی خاکستری روی سر دارد. سر و وضع مرد به گونهای است که انگار از سفری طولانی به دور اروپا برمیگردد. مرد چند دقیقهای جایش را ترک میکند تا به دستشویی برود. در این فاصله مردی که جایش کنار مسافر خسته و ژولیده است. چمدان او را با چمدان دیگری که کاملا شبیه چمدان مرد ژولیده است، عوض میکند. مرد هنگامی متوجه عوض شدن چمدانش میشود که از قطار پیاده شده و اتاقی در یک هتل ارزانقیمت گرفته است. مرد وقتی پی میبرد که دیگر دستش به چمدان نمیرسد، هفت تیری از جیبش بیرون میآورد، دهانش را باز میکند و با شلیکی در دهانش خودکشی میکند.
از همان ابتدا و در قطار توجه مگره به این مرد عجیب جلب میشود. بنابراین او را تعقیب میکند و با جسد مرد در هتل مواجه میشود. مگره به دنبال گشودن راز این خودکشی است.
این رمان در ژانر پلیسی و متکی به تعلیق است. در این ژانر نویسنده باید خواننده را تا پایان داستان با خود همراه و در آخر او را غافلگیر کند. خواننده در داستانهایی از این دست میتواند حدسهای متعددی در بارۀ چگونگی اتفاقات بزند و از خودش بپرسد انگیزۀ مرد از خودکشی چیست؟ او کیست؟ همان سوالهایی که مگره نیز از خود میپرسد و در پی پاسخ به آنهاست. بنابراین خواننده قدم به قدم با مگره همراه میشود تا رازها گشوده شود.
اگر خواننده بتواند به راحتی پایان داستان را حدس بزند و یا از کارآگاه جلو بیفتد دیگر داستان جذابیتی برایش ندارد. ژرژ سیمنون استاد ایجاد تعلیق است و خواننده را پا به پای مگره پیش میبرد. او از نویسندگان برجستۀ این ژانر است و آثار بسیاری خلق کرده که با استقبال خوانندگان در سراسر دنیا مواجه شده است.
«مگره و یکصد چوبۀ دار» هر چند از آثار اولیه ژرژ سیمنون است و کارآگاه مگره هنوز به اندازۀ کافی ساخته و پرداخته نشده اما این رمان هم اثری موفق است و داستانی جذاب و خواندنی دارد که میتواند علاقمندان به آثار پلیسی و بهخصوص کارآگاه مگره را راضی کند.
کتاب مگره و یکصد چوبه دار