نمای نزدیک: روایت غالب در رمان «شاه بی شین» روایت دوم شخص است که فضای گسترده ای از رمان را از آن خود کرده و به بازگویی زندگی شاهنشاه ایران می پردازد؛ از روزی که پدر با چکمه های خود پا به خانه می گذراد و خبر شاه شدن خود را می دهد تا روزی که این شاه از سر آواراگی از کشوری به کشور دیگر پناهنده می شود... این روایت که به مانند همزادی برای شاه، او و اطرافیانش را دنبال می کند صرفا در دست شاه باقی نمی ماند و همسرش فرح نیز بخش اندکی از بازگویی این تاریخ را عهده دار می شود؛ از روزهای فقر و فلاکت در پاریس تا مبدل شدن به زن اول دربار و شرکت در امور فرهنگی و... در کنار این روایت اصلی، روایت دیگری وجود دارد که به توصیف خانواده ای تهیدست در یکی از روستاهای دامغان می پردازد؛ خانواده ای کوچک در یک محیط روستایی و به دور از هیاهوی پایتخت و فضای شهری. این روایت که در تضاد با روایت اول قرار دارد تلاش می کند فاصله میان دربار پادشاه و مردم جامعه، افزایش نارضایتی و اعتراض و در ادامه انقلاب مردم ایران را به نمایش بگذارد. این رمان در 20 فصل نوشته شده و محوریت ماجراهای آن مربوط به زندگی شاه مخلوع (محمدرضا شاه پهلوی) است که از زمان تولد تا مرگ او را روایت می کند. داستان از زمان عمل جراحی شاه در مصر شروع می شود و سپس با نگاهی به گذشته، از کودکی تا لحظه مرگ محمدرضا از زبان او روایت می شود. محمدکاظم مزینانی برای تنوع بخشیدن به اثر خود، این زندگی به ظاهر پر طمطراق، اما کسالت آور را از زاویه دیدهای مختلف روایت کرده تا فصل های مختلف رمان برای خواننده جذابیت لازم را داشته باشد. روایت رمان به شکل خطی نیست و بارها در طول روایت، شکست زمان در حوادث داستان اتفاق می افتد. به غیر از زندگی شاه و اطرافیانش، نویسنده شخصیت های داستانی دیگری را هم وارد دنیای قصه کرده تا ابعاد خیال انگیز ماجرا به حاشیه رانده نشود. او با این شیوه نگارشی به استقلال شخصیت های داستان خود تاکید دارد و نمی خواهد راوی فقط ماجراهایی تاریخی را روایت کند.
کتاب شاه بی شین