کتاب الف

Aleph
کد کتاب : 19825
مترجم :
شابک : 978-6226329248
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 284
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2010
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 20
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب الف اثر پائولو کوئیلو

با خواندن "الف" از نویسنده ی استثنایی معاصر "پائولو کوئیلو"، حیات خود را دگرگون کنید و سرنوشت خود را از نو بنویسید. "الف" که یکی از خصوصی ترین رمان های "پائولو کوئیلو" به حساب می آید، یک سفر شگفت انگیز و شایان توجه از کشفیات درونی است. همچون شخصیت اصلی اش در رمان دوست داشتنی "کیمیاگر"، در "الف" هم "پائولو کوئیلو" با بحران عظیم ایمانی رو به روست. همچنان که او مسیر معنوی و روحی جدیدی را می طلبد و خواهان نو شدن و رشد است، متوجه می شود که تنها گزینه ی حقیقی که پیش روی اوست، شروعی دوباره است. آغازی جدید با سفر کردن، تجربه کردن و برقراری پیوندی مجدد با افراد و مناظر اطرافش.
او این سفر معنوی را با طولانی ترین خط آهن جهان یعنی خط آهن سیبری در پیش می گیرد و آفریقا و اروپا و آسیا را با هدف نوسازی و بازیابی اشتیاق و انرژی خود در می نوردد. اما آنچه او انتظارش را نمی کشید، آشنایی با زنی است به نام هلال.
هلال یک ویولونیست با استعداد است و همچنین زنی است که "پائولو کوئیلو" پانصد سال پیش دوستش داشته و با ترس هایش به او خیانت کرده بود. ترسی فراگیر که سبب شد هرگز نتواند شادی حقیقی را در زندگی بیابد. اما حالا در "الف" آنان سفری رمزآلود را در فضا و زمان آغاز می کنند و از مسیری می گذرند که به آنان عشق و بخشش و شجاعت ایستادگی در برابر چالش های اجتناب ناذیر زندگی را می آموزد. "الف" با داستان زیبا و الهام بخش خود، خوانندگان را دعوت می کند تا به معنای سفرهای درونی و شخصی خود بیاندیشند.

کتاب الف

پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو دسوزا، زاده ی 24 آگوست 1947، ترانه سرا و رمان نویس برزیلی است.کوئیلو از اوایل دوران نوجوانی قصد داشت که نویسنده شود. درون گرایی و سرکشی های کوئیلو در 17سالگی، والدینش را بر آن داشت تا او را در یک آسیاشگاه روانی بستری کنند. او قبل از مرخص از شدن در بیست سالگی، سه بار از این آسایشگاه فرار کرد.کوئیلو در سال 1982 اولین کتاب خود را منتشر کرد که به موفقیت چندانی نرسید اما با انتشار کتاب کیمیاگر، نام او بر سر زبان ها افتاد.پائولو کوئیلو در سال 1980 با هنرمندی به نام کریستینا اویتیسیکا ...
نکوداشت های کتاب الف
[A] chimerical tale. . . . There’s no better author to serve such a work than Coelho.
داستانی خیال انگیز...هیچ نویسنده ای بهتر از کوئیلو نمی توانست چنین اثری را ارائه کند.
Publishers Weekly Publishers Weekly

Spiritualists and wanderlusts will eagerly devour The Alchemist author’s fiery diatribes about love, fear, and the search for all things meaningful.
روحانیان و سرگردانان، مشتاقانه کتاب های آتشین نویسنده کیمیاگر را در مورد عشق ، ترس و جستجوی تمام چیزهای معنی دار می بلعند.
Washington Post Washington Post

[Coelho’s] books have had a life-enhancing effect on millions of people.
کتاب های [کوئلیو] بر روی میلیون ها نفر تأثیرات زندگی بخش داشته است.
Times Times

It’s time for American readers to set out on a journey of discovery that will lead them to the works of this exceptional writer.
وقت آن رسیده است که خوانندگان سفری اکتشافی داشته باشند که آنان را به سمت آثار این نویسنده استثنایی سوق دهد.
USA Today USA Today

Coelho is a novelist who writes in a universal language.
کوئلیو داستان نویسی است که به زبانی جهانی می نویسد.
New York Times New York Times

A new tale of magical longing. . . . Masterful.
داستانی جدید از اشتیاقی جادویی. . . . استادانه.
San Francisco Chronicle San Francisco Chronicle

قسمت هایی از کتاب الف (لذت متن)
دوستت دارم. دوستت دارم چون تمام عشق های دنیا به رودهای مختلفی می مانند که به یک دریاچه می ریزند، به هم می رسند و عشقی یگانه می شوند که باران می شود و زمین را برکت می بخشد. دوستت دارم، مثل رودی که شرایط مناسب برای شکوفایی درخت ها و بوته ها و گل ها را در کرانه اش فراهم می کند. دوستت دارم، مثل رودی که به تشنگان آب می دهد و مردمان را به هر جا بخواهند، می برد. دوستت دارم، مثل رودی که می فهمد جاری شدن به شکلی دیگر را از فراز آبشارها بیاموزد، و بفهمد که باید در نقاط کم عمق آرام بگیرد. دوستت دارم، چون همه در یک مکان زاده می شویم، از یک سرچشمه، و آن سرچشمه مدام آب ما را تأمین می کند. برای همین، وقتی احساس ضعف می کنیم، فقط باید کمی صبر کنیم. بهار بر می گردد، برف های زمستانی آب می شود و ما را سرشار از نیروی تازه می کند. دوستت دارم، مثل رودی که به شکل قطره ای تنها در کوهستان ها آغاز می کند و کم کمک رشد می کند و به رودخانه های دیگر می پیوندد، تا سرانجام می تواند برای رسیدن به مقصدش، از کنار هر مانعی عبور کند. عشقت را می پذیرم و عشق خودم را نثارت می کنم. نه عشق مردی به یک زن، نه عشق پدری به فرزندش، نه …

آه نه. دیگر حوصله مراسم دیگری را ندارم! آیین دیگری برای احضار نیروهای نامرئی در جهان مرئی! چه ربطی دارد به دنیای امروز ما؟ فارغ التحصیل ها از دانشگاه که بیرون می آیند کار گیر نمی آورند. مسن ها بازنشسته می شوند و گرفتار یک لقمه نانند. آدم بزرگ ها که از نه صبح تا پنج بعدازظهر جان می کنند تا خرج خانواده و تحصیل بجه هایشان را بدهند، فرصتی برای رویاهایشان ندارند. مدام با سر می خورند به چیزی که ما بهش می گوییم ‹‹واقعیت تلخ››.

فقط بچه ها اعتقاد دارند هر کاری از دستشان بر می آید. راحت اعتماد می کنند و نترس هستند. به قدرت خودشان باور دارند و هر چه دلشان می خواهد به دست می آورند. وقتی بزرگ می شوند، کم کم می فهمند که آن قدر ها هم که فکر می کردند قدرت ندارند و برای بقا به دیگران احتیاج دارند. بعد بچه شروع می کند به دوست داشتن و امید به اینکه دوستش بدارند، حتی اگر به معنای صرف نظر کردن از قدرتش باشد. همه مان به همین نقطه می رسیم: آدم بزرگ هایی که همه کار می کنیم تا ما را بپذیرند و دوست داشته باشند.