اگر بخواهیم در برابر خجالت مقاوم باشیم، باید آن را شناسایی و کار را آغاز کنیم. امواج خجالت همراه احساسات پرقدرتی مانند ترس و سرزنش ما را در برمی گیرد. بیشتر مواقع نمی توانیم آن را تشخیص دهیم و نمی دانیم چه روی داده است… تا زمانی که با عکس العمل خود رفتاری می کنیم که ما را از اصالت وجودمان دور و در برخی موارد خجالت ما را تشدید می کند.برای مثال مادری به خاطر تایید نشدن کارت اعتباری اش هنگام خرید بسیار خجالت کشید و تلافی آن را سر فرزند گریان خود درآورد. چنین پدیده ای برای اغلب ما که فرزند داریم، آشناست. این همان وضعیتی است که در یک لحظه پیش می آید. هدف ما تشخیص سریع خجالت در لحظه وقوع است، به نحوی که تلافی آن را سر اطرافیان خود در نیاوریم یا اگر مانند این مورد سر فرزند خود فریاد زده ایم، بیاموزیم که فورا این کار را متوقف کنیم، آرام بگیریم، نفسی بکشیم و کارمان را اصلاح کنیم.
دو ترجمه را خواندم. ترجمهی «سهیلا خسروی» بسیار خوب؛ و ترجمهی «رادنژادها»، بسیار بد است!
از انتخاب روی جلد میشه متوجه شد که اسم مناسبی انتخاب نشده کتاب در مورد شرم صحبت میکنه نه خجالت پژوهشهای نویسنده در مورد شرم
تفکیک و شناساندنِ بسیار دقیقِ کلماتی که معمولاً به یک معنا تصوّر و استفاده میشوند! راهنمایی بسیار عالی و کاربردی!
سلام. چرا اسم کتابها فرق میکنه و کدوم یکی بهتره؟