این کتاب «آزادی و خیانت به آزادی» سخنرانی های مشهور یکی از مختصرترین و دقیق ترین متفکرین عصر حاضر است. ایزا برلین در این کتاب راجع به خود آزادی بحث می کند. مساله ای که امروز حتی به لحاظ مفهومی پر از مناقشه است.
هاردی همچنین به عنوان ضمیمه این نسخه جدید ، یک متن آشکار از "دو مفهوم" بر اساس اولین پیش نویس های برلین باقی مانده اضافه کرده است ، که برخی از موضوعات مطرح شده در مقاله را روشن می کند. و در پیشگفتاری جدید ، مورخ انریکه کراوز منشا ایده آزادی منفی برلین را در رد این ایده که ایجاد اسرائیل را برای یهودیان تنها دو انتخاب باقی گذاشت ، ردیابی می کند: مهاجرت به اسرائیل یا کنار گذاشتن هویت یهودی.
این یکی از مهمترین کتابهای تاریخ ایده ها در آثار برلین است. این سخنرانی ها از بسیاری از نوشته های بعدی وی واضح تر است و بسیار قانع کننده است. برلین متقاعد شده بود که با وجود تمجید از آزادی ، روشنگری در واقع با آن دشمنی دارد و ضد روشنگری زمینه های فکری قوی تری برای دفاع و گسترش آزادی ارائه می دهد. حتی کسانی که با این تشخیص تفکر مدرن مخالفند باید با آن روبرو شوند.
در واقع الهام بخش و جذاب است
با توجه به اینکه گاهی تاریخ فکری مبهم به نظر می رسد ، این سخنرانی ها به دلیل شفافیت و قدرت خود شگفت انگیز هستند
از همه اندیشه هایی که در دوره موضوع بحث من سر برآوردند، نظام فلسفی هگل شاید بزرگترین تأثیر را در اندیشه معاصر گذاشته باشد. نظام هگلی منظومه اساطیری پهناوری است که، مانند بسیاری از چنین منظومه ها، دارای قدرت بزرگ هم برای روشن ساختن و هم برای پیچیده کردن و ابهام افکندن در هر موضوعی است که به آن نزدیک می شود. هم نور به ارمغان آورده است و هم تیرگی و شاید تیرگی بیش از نور، اما موافقتی در این زمینه وجود نخواهد داشت. به هر تقدیر، نظام فکری هگل مانند جنگلی بسیار تاریک است، و کسانی که گام به درون آن می گذارند بندرت بازمی گردند تا به ما بگویند چه چیزی دیده اند. و حتی در مواردی که بازمی گردند. مانند معتادان به موسیقی واگنر، گوششان ظاهرا تا ابد با صداهایی مأنوس شده غیر از هارمونی های قدیمتر و ساده تر و عالیتری که در گذشته شنیده اند. بنابراین، هیچ گاه به یاری اصطلاحهای نوپدید نظام یادشده، آسان نمی توان فهمید که دیدی که آنان کسب کرده اند، براستی عبارت از چیست.
اما در یک چیز شکی نیست. پیروان هگل مدعی اند که در گذشته امور را تنها از بیرون می دیدند، حال آنکه اکنون از درون می بینند. در گذشته صرفا سطح و پوسته بیرونی را می دیدند، ولی اکنون ذات و مقصود درونی و هدفی را می نگرند که هر چیز به سوی آن روان است. اکنون از منظر «درونی» به تفکیک از منظر «برونی» می نگرند، و این تفاوت درون و بیرون از جهت فهم کل نظام، تعیین کننده است.
آیزایا برلین و ترجمه استاد فولادوند. چه چیز دیگری از یک کتاب میخواهیم؟ پیشنهاد میکنم حتما آشنایی اندکی با متفکرانی که در این کتاب درمورد آنها بحث میشود داشته باشید تا تجربه بهتری داشته باشید چون مطالعه این کتاب به تنهایی ممکن است باعث برخی کژفهمیها درمورد آن متفکران شود (از آنجا که تنها به یک وجه از تفکرات آنها اشاره میشود)