1. خانه
  2. /
  3. کتاب آن تماشاگر

کتاب آن تماشاگر

نویسنده: ایرج کریمی
3 از 1 رأی

کتاب آن تماشاگر

گزیده ای از نقدهای سینمایی و تلویزیونی
Aan Tamashagar
انتشارات: کتاب پنجره‏‫
٪10
300000
270000
معرفی کتاب آن تماشاگر
"آن تماشاگر" از "ایرج کریمی"، اثری است ارزشمند که "گزیده ای از نقدهای سینمایی و تلویزیونی" وی را طی سال های 1357 تا 1393 شمسی در بردارد. "ایرج کریمی"، که از کارگردانان، منتقدان و مترجمان به نام ایرانی است، نقدهایی باریک بینانه و جذاب از فیلم های برتر ارائه کرده که چهل و یک مورد از آن ها انتخاب شده و در "گزیده ای از نقدهای سینمایی و تلویزیونی" با عنوان "آن تماشاگر" در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. تمام این چهل و یک نقد، به آثار فاخر سینمایی که مخاطبان فیلم و سریال با آن ها آشنا هستند بر می گردند و از میان کارگردانان ایرانی که نقد آثارشان در مجموعه ی "آن تماشاگر" آورده شده می توان به "کیانوش عیاری"، "عباس کیارستمی"، "داریوش مهرجویی"، "واروژ کریم مسیحی"، "بهرام بیضایی"، "اصغر فرهادی" و "فریدون گله" اشاره کرد.
مقالات مختلفی که از "ایرج کریمی" در مجموعه ی "آن تماشاگر" آمده اند، طی سی و شش سال در نشریات مختلف به چاپ رسیده اند و اکنون "حسین یاسینی" با جمع آوری آن ها و اصلاح مواردی که نیاز ضروری به ویرایش داشته اند، اثری یکپارچه را از لحاظ نگارش و رسم الخط در اختیار علاقمندان گذاشته است که در عین حال، به سبک و سیاق نگارشی "ایرج کریمی" نیز پایبند می باشد. برای کمک به آشنایی بهتر خوانندگان، نام لاتین شخصیت ها اعم از کارگردان، نویسنده و بازیگر در پانوشت آمده است. عنوان هر مقاله، همراه با معرفی نام فیلمی که در مقاله مورد نقد واقع شده و همچنین نام کارگردان و سال ساخت آن نیز یک جا ارائه شده است. مطالعه ی این اثر به شدت به علاقه مندان به سینما و نقد فیلم توصیه می شود.
درباره ایرج کریمی
درباره ایرج کریمی
ایرج کریمی (زاده ۱۳۳۲ در تهران، درگذشتهٔ ۱۱ شهریور ۱۳۹۴) کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و منتقد سینمای ایرانی بود.
وی فارغ‌التحصیل رشته مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران) بود. کریمی چند کتاب سینمایی را نیز ترجمه کرده‌است. او یکی از منتقدان برجسته سینمایی ایران بود که در ماهنامه سینمایی فیلم نقدهای بسیاری چاپ کرد. ایرج کریمی اگر چه دانش‌آموخته مهندسی مکانیک از دانشگاه امیرکبیر بود ولی اشتغال در این رشته را به خاطر علاقه به سینما رها کرد. پیش از آن‌که منتقد فیلم شود در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به‌عنوان کارشناس سینمایی کار کرد و در این کانون چند فیلم کوتاه نیز ساخت. پس از آن سال‌ها در مجله فیلم نقد می‌نوشت و سهم بسزایی در پیشرفت عرصه نقد سینمایی داشت، وی هم‌چنین چندین کتاب‌های سینمایی نیز به فارسی ترجمه کرد.
کریمی در تلویزیون با فیلم بلند آهنگ پنهان به عنوان کارگردان در سال ۱۳۷۰ آغاز به کار کرد. در سال ۱۳۶۹ فیلمنامه‌نویسی سفر جادویی ساخته ابوالحسن داوودی و در ۱۳۷۰، فیلمنامه‌نویسی بهترین بابای دنیا به کارگردانی داریوش فرهنگ را بر عهده گرفت. شروع کار سینمایی او فیلم از کنار هم می‌گذریم به عنوان کارگردان در سال ۱۳۷۹ بود. از کنار هم می‌گذریم نخستین فیلمی است که وی کارگردانی، فیلم نامه‌نویسی و تهیه‌کنندگی آن را داشته‌است. چند تار مو را در ۱۳۸۲ بر اساس فیلم نامه‌ای از خودش کارگردانی کرد و فیلم باغ‌های کندلوس را در سال ۱۳۸۳ با بازی محمدرضا فروتن ساخت. در سال ۱۳۸۵ نسل جادویی را کارگردانی کرد که سال‌ها در انتظار پروانه نمایش به‌سر برد و سرانجام بدون فرصتی برای اکران عمومی، در شبکه نمایش خانگی توزیع شد. پس از این فیلم به مدت چندین سال امکان و فرصت ساخت فیلم جدیدی را پیدا نکرد و تلاش‌هایش در این راه با بن‌بست روبرو شد، تا این که در سال ۱۳۹۳ و پس از ۸ سال فیلم نیمرخ‌ها را کارگردانی کرد.
او که از بیماری سرطان مغز استخوان رنج می‌برد ساعت ۱۴ و ۴۰ دقیقه بعد از ظهر ۱۱ شهریور سال ۱۳۹۴ شمسی درگذشت.
قسمت هایی از کتاب آن تماشاگر

در حال و هوای دهه ۱۳۶۰ که هنوز هیچ مجله سینمایی دیگری منتشر نمی شد تقریبا همه نویسندگان مهم سینمایی در ماهنامه فیلم جمع شده بودند ، و برای دادن دست نویس مطالب شان خود به دفتر مجله می آمدند ؛ سال های وی اچ اس ، سال های پیش از ماهواره و اینترنت ، سال های پیش از انفجار اطلاعات ، سال های پیش از تورم خیابان ها که رفت و آمد در شهر مرارت و شکنجه حالا را نداشت ، سال های محدودیت رسانه ها و محدودیت فعالیت های فرهنگی ، به خصوص روزهای شنبه که بابک احمدی هم با صفی یزدانیان به دفتر مجله می آمد در تحریریه گاهی جای ایستادن و رفت و آمد هم کم ، و غوغایی برپا بود . ایرج کریمی یکی از گل های سرسبد محفل بود . فضای آن روزها در دفتر مجله به تعبیری به کافه هنرمندان پاریس در دهه ۱۹۳۰ بود که اینک حالتی تاریخی و نوستالژیک پیدا کرده است. غوغایی بود آن روزها. کار تعطیل. همه برای گپ و معاشرت می آمدند و وضعیت کسانی که کار موظف داشتند ، به خصوص در روزهای اوج آماده سازی یک شماره ، خیلی سخت می شد . گاه و بی گاه برای پایین آوردن ولوم همهمه جاری در تحریریه که نزدیک اتاقم بود دکمه پیجر سیستم تلفن دفتر را به صدا در می آوردم بدون اینکه کسی را پیج کنم. پیام "لطفا کمی آرام تر" ، از طریق پیجر ، در همان نخستین بارهای کاربردش دریافت شد اما هربار شلیک خنده دوستان را در پی داشت . در آن روز ها علاوه بر بده بستان دلپذیری که وجود داشت از دل این بحث ها و برخوردها دلخوری هایی هم در به وجود می آمد که آن هم طبیعی بود برای چنین محفلی. مگر در کافه هنرمندان پاریس همین جوری نبود ؟ مگر در کافه نادری و کافه فیروز و ریوی یرای تهران همین جوری نبود؟ همیشه همین بوده.

مقالات مرتبط با کتاب آن تماشاگر
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
نمایشنامه های ضروری برای علاقه مندان به بازیگری
ادامه مقاله
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم
مسیر پر فراز و نشیب نمایشنامه ها در قرن بیستم

در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب آن تماشاگر" ثبت می‌کند