همه چیز در خاطرم بود. خانه ای اجاره ای سه طبقه با دو در ورودی از دو خیابان مختلف، ساختمانی که خیابان اصلی در کنجش به دو خیابان فرعی تقسیم می شد. از یک در با کلاه بره نمدی وارد شوم و از در دیگر، روسری به سر، بیایم بیرون. طبقه سوم، در جلوی راه پله، دو نام: آلش دوبژانسکی و امیلی فویتکووا و...