1. خانه
  2. /
  3. کتاب نامه به پدر

کتاب نامه به پدر

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.94 از 8 رأی

کتاب نامه به پدر

Letter to His Father
انتشارات: نگاه
٪5
125000
118750
3.33 از 3 رأی

کتاب نامه به پدر

Letter to His Father
انتشارات: خوارزمی
ناموجود
145000
معرفی کتاب نامه به پدر
کتاب نامه به پدر، اثری نوشته ی فرانتس کافکا است که نخستین بار در سال 1952 منتشر شد. نزاع میان پدر و پسر، یکی از کهن ترین موضوعات مورد استفاده در ادبیات به حساب می آید. کافکا در این نامه ی سرگشاده به پدرش (نامه ای که هیچوقت به دست پدر نرسید)، تلاش می کند تا با یکی از عمیق ترین مشکلات روح زخم خورده ی خود رو به رو شود. این اثر در قالب اعترافی بلند، پراضطراب و پراحساس نوشته شده که در آن، جنبه ی انسانی و هنرمندانه ی مردی در برابر نمادی از قدرت قرار می گیرد. کتاب نامه به پدر، تلاش کافکا برای بازشناسیِ خاستگاه رابطه ای پرتلاطم و آسیب زا میان کودکی بسیار حساس و پدری تندخو است. این اثر ارزشمند را می توان اعلام جرم بی رحمانه ی کافکا نسبت به پدرش و در عین حال، کوشش سرشار از احساس این نویسنده برای ابراز علاقه به پدر در نظر گرفت.
درباره فرانتس کافکا
درباره فرانتس کافکا
فرانتس کافکا، زاده ی ۳ ژوئیه ۱۸۸۳ و درگذشته ی ۳ ژوئن ۱۹۲۴، یکی از بزرگ ترین نویسندگان آلمانی زبان در قرن بیستم بود. آثار کافکا در زمره ی تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می آیند.کافکا در یک خانواده ی آلمانی زبان یهودی در پراگ به دنیا آمد. در آن زمان پراگ مرکز بوهم بود، سرزمینی پادشاهی متعلق به امپراتوری اتریش - مجارستان. او بزرگ ترین فرزند خانواده بود و دو برادر کوچک تر داشت که قبل از شش سالگی فرانتس مردند و سه خواهر که در جریان جنگ جهانی دوم در اردوگاه های مرگ نازی ها جان باختند.پدرش بازرگان یهودی و مادرش زنی متعصب بود. رفتار مستبدانه و جاه طلبانه ی پدر چنان محیط رعب انگیزی در خانواده به وجود آورده بود که از کودکی سایه ای از وحشت بر روح کافکا انداخت و در سراسر زندگی هرگز از او دور نشد و شاید همین نفرت از زندگی در کنار پدری سنگدل موجب شد که کافکا ابتدا به مذهب پناه برد.کافکا زبان آلمانی را به عنوان زبان نخست آموخت، ولی زبان چکی را هم کم وبیش بی نقص صحبت می کرد. همچنین با زبان و فرهنگ فرانسه نیز آشنایی داشت و یکی از رمان نویسان محبوبش گوستاو فلوبر بود. آموزش یهودی او، به جشن تکلیف در سیزده سالگی و چهار بار در سال به کنیسه رفتن با پدرش محدود بود.کافکا در سال ۱۹۰۱ دیپلم گرفت، و سپس در دانشگاه جارلز پراگ شروع به تحصیل رشته ی شیمی کرد، ولی پس از دو هفته رشته ی خود را به حقوق تغییر داد. این رشته آینده ی روشن تری پیش پای او می گذاشت که سبب رضایت پدرش می شد و دوره ی تحصیل آن طولانی تر بود که به کافکا فرصت شرکت در کلاس های ادبیات آلمانی و هنر را می داد. کافکا در پایان سال نخست تحصیلش در دانشگاه با ماکس برود آشنا شد که به همراه فلیکس ولش روزنامه نگار - که او هم در رشته ی حقوق تحصیل می کرد - تا پایان عمر از نزدیک ترین دوستان او باقی ماندند. کافکا در تاریخ ۱۸ ژوئن ۱۹۰۶ با مدرک دکترای حقوق فارغ التحصیل شد و یک سال در دادگاه های شهری و جنایی به عنوان کارمند دفتری خدمت وظیفه ی بدون حقوق خود را انجام داد.کافکا در طول زندگیش فقط چند داستان کوتاه منتشر کرد که بخش کوچکی از کارهایش را تشکیل می دادند و هیچ گاه هیچ یک از رمان هایش به پایان نرسید (به جز شاید مسخ که برخی آن را یک داستان بلند می دانند). نوشته های او تا پیش از مرگش چندان توجهی به خود جلب نکرد. کافکا به دوستش ماکس برود گفته بود که پس از مرگش همه ی نوشته هایش را نابود کند. دوریا دیامانت معشوقه ی او با پنهان کردن حدود ۲۰ دفترچه و ۳۵ نامه ی کافکا، تا حدودی به وصیت کافکا عمل کرد، تا وقتی که در سال ۱۹۳۳ آن ها ضبط شدند. جستجو به دنبال این نوشته های مفقود هنوز ادامه دارد. برود بر خلاف وصیت کافکا عمل کرد و برعکس بر چاپ همه ی کارهای کافکا که در اختیارش بود اهتمام ورزید. آثار کافکا خیلی زود توجه مردم و تحسین منتقدان را برانگیخت.فرانتس کافکا با این که در پراگ زندگی می کرد، اما کارهای ادبی خود را منحصرا به زبان آلمانی می نوشت.عموما اعتقاد بر این است که کافکا در سراسر زندگیش از افسردگی حاد و اضطراب رنج می برده است. او همچنین دچار میگرن، بی خوابی، یبوست، جوش صورت و مشکلات دیگری بود که عموما عوارض استرس و نگرانی روحی هستند. کافکا سعی می کرد همه ی این ها را با رژیم غذایی طبیعی، از قبیل گیاه خواری و خوردن مقادیر زیادی شیر پاستوریزه نشده (که به احتمال زیاد سبب بیماری سل او شد) برطرف کند.وضعیت گلوی کافکا طوری شد که غذا خوردن آن قدر برایش دردناک بود نمی توانست چیزی بخورد، و چون در آن زمان تغذیه وریدی هنوز رواج پیدا نکرده بود راهی برای تغذیه نداشت، و بنابراین بر اثر گرسنگی جان خود را از دست داد. بدن او را به پراگ برگرداندند و در تاریخ ۱۱ ژوئن ۱۹۲۴ در گورستان جدید یهودی ها در ژیژکوف پراگ به خاک سپردند.
ویژگی های کتاب نامه به پدر
  • اثری از کافکا، یکی از برترین نویسندگان قرن نوزده و بیست
نکوداشت های کتاب نامه به پدر

فوق العاده قابل توجه.

Brain Pickings

داستانی درباره ی احساس درک نشدن و بیگانگی متقابل.

The Times Literary Supplement

یکی از بزرگترین اعترافات در ادبیات.

The New York Times Book Review
قسمت هایی از کتاب نامه به پدر

درست است تو هیچگاه به راستی مرا مورد تبیه بدنی قرار ندادی ولی فریادهای تو، سرخی چهره ات، روش عجولانه ات در باز کردن کمربند و قرار دادن آن روی پشتی صندلی، همه ی این ها بسیار بدتر از کتک خوردن بود. مثل وقتی که بخواهند کسی را دار بزنند اگر او را به راستی حلق آویز کنند، می میرد و همه چیز تمام می شود اما اگر او را مجبور کنند در همه ی مراسم پیش از اعدام شرکت کند و در لحظه ی انداختن طناب دار به گردنش خبر لغو حکم اعدام را به او بدهند، بی شک در تمام زندگی رنج گره ی دار را دور گردن خویش احساس خواهد کرد.

شاید تو هم آن شبی را به خاطر داشته باشی که آب می خواستم و دست از گریه و زاری برنمی داشتم، قطعا نه به این دلیل که تشنه بودم، بلکه می خواستم شما را بیازارم و کمی هم خود را سرگرم کنم. تهدیدهای خشنی که بارها تکرار شد، بی نتیجه ماند. مرا از تختخواب پایین آوردی، به بالکن بردی و مرا با پیراهن خواب لحظه ای پشت در بسته نگه داشتی. نمی خواهم بگویم که این کار اشتباه بزرگی بود. شاید برایت غیرممکن بود آسایش شبانه ات را به روش دیگری بازیابی. با یادآوری این خاطره فقط می خواهم روش های تربیتی و تأثیری را که بر من داشتی، یادآوری کنم. احتمالا واکنش تو کافی بود تا شب های دیگر چنین نکنم، ولی در درون کودکی که من بودم، زیانی به بار نشست.

پدر بسیار عزیزم، به تازگی پرسیدی چرا به نظر می آید از تو می ترسم. هیچ وقت نمی دانستم چه پاسخی بدهم، کمی به این دلیل که به راستی ترس بخصوصی در من برمی انگیزی و شاید باز به این دلیل که این ترس شامل جزئیات بی شماری است که نمی توانم همه ی آن ها را بسنجم و به طور شفاهی بیان کنم. اکنون هم که می کوشم با نامه پاسخت را بدهم، باز هم پاسخی ناکامل خواهد بود زیرا حتی هنگام نوشتن، ترس و پیامدهایش، رابطه ی من و تو را مخدوش می کند و اهمیت موضوع از حافظه و درک من پا فراتر می گذارد.

مقالات مرتبط با کتاب نامه به پدر
جهان پارادوکس‌های «فرانتس کافکا»
جهان پارادوکس‌های «فرانتس کافکا»
ادامه مقاله
نویسندگان بزرگ با اختلال روانی
نویسندگان بزرگ با اختلال روانی

پژوهشگران در سال های اخیر، به ارتباطاتی میان شباهت های اعصاب شناختیِ بیماری های روانی، و خلاقیت در ذهن اشاره کرده اند.

«فرانتس کافکا» و دنیای اگزیستانسیالیسم
«فرانتس کافکا» و دنیای اگزیستانسیالیسم

داستان های «فرانتس کافکا»، معنی هایی را در خود جای داده اند که تنها پس از مطالعه ی چندباره ی آثار او برای مخاطبین آشکار می شوند.

چرا باید زندگی‌نامه بخوانیم ؟
چرا باید زندگی‌نامه بخوانیم ؟

خواندن زندگی‌نامه افراد موفق و حتی افراد غیر موفق برای همه ما لازم است. اما واقعا چه فایده مهمی برای ما دارد؟

نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات
نویسنده‌های معروف جا مانده از نوبل ادبیات

در دست گرفتن جایزه نوبل ادبیات برای همه نویسندگان یک آرزو و رویا است. اما این رویا برای همه محقق نشد.

کتاب محاکمه : دادگاهی برای همه انسان ها
کتاب محاکمه : دادگاهی برای همه انسان ها

مخاطبین امروزی می توانند قدردان براد باشند که آثار کافکا را نگه داشت ولی واقعیت امر این است که کتاب محاکمه به خاطر «یک خیانت در امانت» در دسترس ما است

فرانتس کافکا: درخشش ابدی یک ذهن شکنجه شده
فرانتس کافکا: درخشش ابدی یک ذهن شکنجه شده

مطالعه ی آثار عجیب و کابوس وار کافکا به ما یادآوری می کند که پشت نقاب زندگی روزمره ی هر فرد، یک زندگی عاطفیِ منحصر به فرد و پر فراز و نشیب وجود دارد.

آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر
آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر

وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند

نظر کاربران در مورد "کتاب نامه به پدر"
8 نظر تا این لحظه ثبت شده است

درود, دوستان لطف میکنید توضیح بدید کدوم ترجمه بهتر هست؟

1403/08/12 | توسطث
0
|
پاسخ ها

من ترجمه‌ی الهام دارچینیان رو خوندم بنظرم ترجمش خوب و روانه

1403/09/19|توسطکاربر سایت
0

این کتاب خب رمان نیست و خب حس میکنم اگر نتونید حس و حال کاراکتر کافکا رو درک کنید؛ این کتاب براتون به شدت خسته کننده میشه. یکی از معدود کتاب‌هایی بود که تا صفحه ۷۰ بیشتر نخوندم.

1403/07/08 | توسطمحمدمتین عزیزی
1
|

الهام دارچینیان از متن انگلیسی و آقای فرامرز بهزاد از متن آلمانی ترجمه کردن پس طبیعتا بهزاد بهتر ترجمه کرده

1403/06/31 | توسطNobody
0
|

بی صبرانه منتظرم خواندنشم

1403/06/28 | توسطفاطمه درخشی نژاد
0
|

ای وای خیلی دلم برا کافکا میسوزه یاد خودم می‌گفتم 😭😭

1403/05/26 | توسطکاربر سایت
6
|

یجاهایی از کتاب انگار خودم نوشتم!

1403/03/01 | توسطکاربر سایت
9
|

نشر نگاهش قرار نیست موجود شه؟!

1402/03/18 | توسطهادی محمدی
2
|

نشر نگاه، ترجمه خوبی داشت.

1399/10/02 | توسطتینا فراهانی
2
|