کتاب داستایفسکی: جدال شک و ایمان

Dostoyevski
کد کتاب : 2185
مترجم :
شابک : 978-600-8547-42-6
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 408
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1931
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 6
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب داستایفسکی: جدال شک و ایمان اثر ادوارد هالت کار

کتاب جدال شک و ایمان در مورد وقایع ناگوار زندگی داستایوسکی است.مواردی مانند اینکه چط.ور پدرش به دست دهقانان به قتل رسیده است ،یا مصیبت های خودش قبل از و بعد از تبعید در سیبری . صرع ، قمار ، فقر و بدهی های وی .این کتاب که برای اولین بار در سال 1931 منتشر شد ، رشد و پیشرفت متمرکز داستایوفسکی و علل آن را دنبال میکند. از کودکی سخت و خلوت او تا اولین حضورش به عنوان جوششی ادبی . در طول سالهای درد و رنج ، تا بلوغ او .تا هنرمند شدن او و فرجام نهایی به عنوان یک میهن پرست روسی.
کتاب جدال شک و ایمان حدود پنجاه سال پس از مرگ داستایفسکی نوشته شده است ، زمانی که مواد لازم برای مطالعه کامل در دسترس قرار گرفت ، مطالعه کلاسیک کار نشان دهنده رویکردی به زندگی و نبوغ داستایوسکی است که تحت تأثیر نگرانی های اواسط قرن بیستم است. این رفتار داستایوسکی با داشتن دید روشنگرانه بر روی هر یک از رمان های عالی او و دقت . زیبایی سبک آن ، مقدمه ای کامل برای انسان است ، چه به عنوان یک رمان نویس و چه به عنوان یک انسان.

کتاب داستایفسکی: جدال شک و ایمان

ادوارد هالت کار
ادوارد هالت کار یا ئی. اچ. کار (۲۸ ژوئن ۱۸۹۲–۳ نوامبر ۱۹۸۲) مورخ، دیپلمات، روزنامه نگار و نظریه پرداز روابط بین الملل انگلیسی، و یکی از مخالفان تجربه گرایی در تاریخ نگاری بود.کار بیشتر بخاطر نوشتن یک مجموعهٔ چهارده جلدی دربارهٔ تاریخ شوروی از ۱۹۱۷ تا ۱۹۲۹، نوشته های وی در زمینهٔ روابط بین الملل از جمله بحران بیست ساله، و کتاب تاریخ چیست؟ شناخته می شود.
دسته بندی های کتاب داستایفسکی: جدال شک و ایمان
قسمت هایی از کتاب داستایفسکی: جدال شک و ایمان (لذت متن)
... منطقا نمی توان تردید کرد که شاتوف تصویری است که داستایفسکی از خود ترسیم کرده است، یا بهتر بگوییم تصویری آرمانی است که از خود در نظر داشته است. داستایفسکی با رقت و ترحم خود را در مقام قربانی جنایتی نشانده بود که آن همه وصفش را شنیده بود.

جن زدگان، برخلاف دیگر رمانهای داستایفسکی، پر از کاریکاتورسازی از افراد مختلف [واقعی] است. مشهورترین آنان، که یگانه کسی هم بود که در مقام و وضعی بود که می توانست دست به حمله متقابل بزند، تورگنیف بود. کاریکاتورسازی داستایفسکی از تورگینف تلخ و زهرآگین است. داستایفسکی در شخصیتی به نام کارمازینوف صورت ظاهر و ادا و اطوار رقیبش را به مسخره می گیرد، تصنعات نثر ادبی او را به شکلی مسخره بازسازی می کند، و باری دیگر این شایعه کهنه و خبیثانه را زنده می کند که تورگینف در جوانی بر اثر وحشت از توفانی که در دریا درگرفته بود با اشک و زاری از ملوانان می خواهد که پیش از همه او را به ساحل برسانند چون تنها فرزند مادرش است. این توهینها ظاهرا تورگینف را چندان برآشفته نکرد. اما عجیب اینجاست که آن بخشی از این کاریکاتورسازی که به نظر تورگینف تلخ تر و گزنده تر از بقیه آمد، بخشی بود که به نظر ما بسیار عادی و کمتر از همه توهین آمیز می آید. لیبرال روسی نیمه اروپایی شده، که تورگینف الگوی آن بود، در نظر داستایفسکی در قبال نیهیلیست ها همان موضعی را داشت که ایدئالیست های نسل پیشین؛ و کارمازینوف، مانند استپان تروفیموویچ، با نیهیلیست ها همدل و همراه نشان داده می شود، که البته این همدلی و همراهی بیشتر از فخرفروشی است تا از سر اعتماد. نام کارمازینوف در واقع شکل روسی شده واژه «کراموازی» فرانسه (به معنای متمایل به سرخ یا صورتی) است. در واقع مثل این است که رمان نویسی انگلیسی فردی متمایل به سرفها را «مستر پینک» (آقای صورتی) بنامد.

سالهای پس از بازگشت از سیبری نه تنها آن دیدگاههای سیاسی و اخلاقی را به وجود آوردند و پخته کردند که پشتوانه و نیز تا حدودی الهام بخش بزرگترین رمانهای داستایفسکی بودند، بلکه این سالها او را با تجربه جنسی هم که چشم وی را بر گوشه های پنهان شخصیت آدمی باز می کرد آشنا ساختند. در آن زمان در آغاز سال ۱۸۶۰ که او و زنش در پایتخت مستقر شده بودند شور عشق جایش را به تعقل، و تعقل جایش را به سرخوردگی سپرده بود.

داستایفسکی می توانست بیوفایی زنش را تحمل کند، چنانکه بعدها بیوفایی معشوقه اش را تحمل کرد. یکی از آموزه های اصلی محافل رادیکال پیشرفته ای که پای داستایفسکی در این زمان بدانها باز بود، این بود که پیوند ازدواج مداخله یکی را در آزادیهای دیگری موجه نمی کند