کتاب آینه ها در مغز

Mirrors in the Brain
کد کتاب : 22116
مترجم :
شابک : 978-9642131044
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 240
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2006
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب آینه ها در مغز اثر جاکومو ریتزولاتی

احساسات و اعمال به شدت مسری هستند. وقتی می بینیم کسی می خندد ، گریه می کند ، انزجار نشان می دهد یا احساس درد می کند ، به تعبیری ، ما هم همزمان این احساسات درونمان برانگیخته می شود. وقتی کسی را در مضیقه می بینیم ، در یک آن ما هم در پریشانی مشترک سهیم خواهیم بود. وقتی می بینیم که یک بازیگر ، نوازنده یا ورزشکار عالی در اوج توانایی های خود عمل می کند ، می توان احساس کرد که گویا ما هم چیزی از آنچه را که آنها تجربه می کنند ، تجربه می کنیم. با این وجود اخیرا ، با کشف "نورون های آینه ای" ، مشخص شده است که چگونه این اشتراک قدرتمند تجربه در مغز انسان تحقق می یابد. کتاب «آینه ها در مغز» ، برای اولین بار ، یک مرور کلی سیستماتیک از نورون های آینه ای ، نوشته شده توسط مردی است که برای اولین بار آنها را کشف کرده نموده.

در اوایل دهه 1990 «جیکامو ریزولاتی» و همکارانش در دانشگاه پارما کشف کردند که برخی سلول های عصبی خاصیت شگفت انگیزی دارند. آنها پی بردند که نه تنها هنگامی که سوژه ای اقدام معینی را انجام می داد ، در دیگری احساسی نسبتا مشابه بر انگیخته می شود بلکه زمانی که سوژه شخص دیگری را نیز صرفا مشاهده می کند احساسی از "این همانی" احساسات رخ خواهد داد. این نتایج تأثیر عمیقی بر علوم اعصاب شناختی داشت و منجر به پیش بینی این متخصص مغز و اعصاب در مقابل راماچاندران شد که "نورون های آینه برای روانشناسی همان کاری را انجام می دهند که DNA برای زیست شناسی انجام داد." خصوصیات غیر منتظره این سلولهای عصبی توجه دانشمندان علوم اعصاب را به خود جلب کرده است. علاوه بر انها بسیاری از جامعه شناسان ، مردم شناسان و حتی هنرمندان مجذوب نورون های آینه ای شده اند. کارگردان و نمایشنامه نویس بزرگ "پیتر بروک" اظهار داشت که نورون های آینه ای نور جدیدی را بر پیوند مرموزی ایجاد می کنند که هر بار بازیگران روی صحنه می روند و با مخاطبان خود روبرو می شوند - منظره بازیگر بزرگی که در مغز ناظر فعالیت می کند همان مناطقی است که در مجری فعال هستند - از جمله اقدامات و احساسات آنها.

«آینه ها در مغز» که به سبکی کاملا قابل فهم، چیزی از هیجان این نظریه پیشگامانه را شرح می دهد. بدون تردید این آینه ها از بزرگترین کشفیات علمی در 50 سال گذشته است.

کتاب آینه ها در مغز

جاکومو ریتزولاتی
جاکومو ریتزولاتی (Giacomo Rizzolatti؛ زادهٔ ۲۸ آوریل ۱۹۳۷) یک دانشمند، پژوهش‌گر و متخصص مشهور روان‌شناسی اهل ایتالیا است.وی دانشمند ارشد و سرپرست تیم پژوهشی‌ای بود که کارهایشان منجر به کشف نورون‌های آینه‌ای در لوب پیشانی و لوب آهیانه‌ایِ میمون‌های ماکاک شد و مقالات فراوانی در این زمینه منتشر نموده‌است.
نکوداشت های کتاب آینه ها در مغز
...an elegant, easily readable book that is required reading for anybody who is interested in this field.
... یک کتاب زیبا ، راحت خواندنی که خواندن آن برای هر کسی که به این زمینه علاقه مند است لازم است.
Metapsychology Online

When a paradigm-shattering discovery is made in science, it goes through three stages before gaining acceptance. First, people don't believe; second, they claim it is of no interest; and third, they say that they have always known it. The discovery of mirror neurons in the early 1990s by Giacomo Rizzolatti, Vittorio Gallese, Marco Iacoboni and others, has been through all three stages. Happily, the idea seems to have emerged unscathed, judging from Mirrors in the Brain... a long-awaited review...[written] in a jargon-free style that should be intelligible to all.
هنگامی که یک کشف پارادایمی شکننده در علم انجام می شود ، قبل از کسب مقبولیت ، سه مرحله را طی می کند. اول ، مردم باور ندارند؛ دوم ، آنها ادعا می کنند هیچ علاقه ای ندارد. و سوم ، آنها می گویند که آنها همیشه آن را می دانستند. کشف نورون های آینه ای در اوایل دهه 1990 توسط جاکومو ریزولاتی ، ویتوریو گالزه ، مارکو ایاکوبونی و دیگران ، هر سه مرحله را طی کرده است. خوشبختانه ، به نظر می رسد که این ایده کمتر آسیب دیده است ، با قضاوت از این کتاب باید صراحتا گفت... ...با سبک بدون اصطلاحات واژگانی تخصصی که برای همه قابل درک است، نگاشته شده است.
Nature

قسمت هایی از کتاب آینه ها در مغز (لذت متن)
سالیان سال، هم عصب پژوهی و هم سایر رشته ها، تمام این حرکات را تنها به سیستم حرکتی منسوب می کردند و سایر عوامل را در این زمینه بسیار بی اهمیت می دانستند. دهها سال تصور می شد، که بخش حرکتی مغز تنها مسئول اجرایی است، و این بخش از نظر ادراکی و شناختی ارزشی ندارد. در این دیدگاه، به کارگیری داده های متنوع حسی و تشخص پایه ی عصبی پدیده های شناختی در ارتباط با نیت های اعتقادات و تمایلات، موجب بزرگ ترین معضلات در توصیف رفتارهای حرکتی ما بود. روزگاری تصور میشد مغز قادر است انبوه اطلاعاتی را که از محیط خارج دریافت می کند کم و بیش به صورت خودکار در هماهنگی با باز نمایی های ذهنی، انتخاب و منسجم کنند.

.اگر به مکانیسم های زیرلایه ای فعالیت های مغز نگاهی کنیم، متوجه می شویم که توضیحات رایجی که در رابطه با رفتارهای ما وجود دارد به دلیل این که اعمال قمدمند ما را از ماهیت کاملا فیزیکی فعالیت در اجرا جدا می کند، تشریحی و به شدت، تجریدی است. در بسیاری از آزمایش هایی که عموما در زمینه ی ثبت فعالیت نورونها در حیواناتی چون میمونها انجام می شود نیز به همان اندازه تجریدی است، میمونها به مثابهی روبوتی کوچک فرض می شوند، که برای انجام فعالیت های خاص سخت افزاری برنامه ریزی شده اند از طرفی، اگر در این قبیل آزمایش ها ثبت فعالیت نورونها در یک قالب اخلاقی مورد بررسی قرار بگیرد و حیوان برای اعمالی از قبیل غذا خوردن آزاد گذاشته شود، مشخص می شود که در سطح قشر خاکستری مغز، سیستم حرکتی تنها در تولید حرکات تک و ساده نقش نداشته، بلکه در اعمال نیز دخالت دارد.

أنواع مختلف تقلیدهای ساده و پیچیده، یادگیری ارتباطات زبانی و حرکتی گواه وجود مدارهای آینه ای است. به علاوه، قابلیت ما در درک واکنش های احساسی و هیجانی دیگران با کارکرد گروه خاصی از نورونهای آینهای درست مناطق ویژه ای از مغز همسازی دارد. هیجانات و احساسات نیز مانند بقیهی فعالیت ها بلافاصله به اشتراک گذاشته می شوند، دیدن غم و درد یا نفرت دیگران دقیقا باعث فعالیت همان مناطقی در قشر خاکستری مغز می شود که وقتی خود ما این احساسات را تجربه می کنیم، فعال می شوند. مدت این واقعیت نشان می دهد ما با چه شدت و قدرتی با دیگران گره خورده ایم، یا به زبان دیگر چه بعید است که «من» بدون «ماه معنا پیدا کند. همان گونه که پیتر بروک به ما یادآوری می کند در مرحله ای، بازیگران روی صحنه از تمام موانع زبانی و فرهنگی عبور می کنند تا به تجربه ی مشترک در عمل و عواطف با تماشاچی برسند. به نظر می رسد پژوهش در زمینه ی نورونهای آینه ای، برای اولین بار، چارچوب تجربی آزمایشگاهی و در عین حال نظری واحدی را عرضه می کند که در قالب آن می توان به نحوهی به اشتراک گذاشتن تجربه ی انسانی در تئاتر پی برد