آنتونیو داماسیو استاد علوم اعصاب دیوید دورنسیف و مدیر موسسه مغز و خلاقیت در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است. وی همچنین استاد کمکی در انستیتوی مطالعات بیولوژیک سالک در لا ژولا است. وی هم عضو موسسه پزشکی آکادمی ملی علوم و هم آکادمی علوم و هنرهای آمریکایی است.
کتاب درک رخداد یک کتاب پرفروش بین المللی است.
این کتاب افسانه ای در مورد نحوه تعامل مغز با بدن و با سیگنال های دنیای خارجی برای تولید هوشیاری بیشتر است. همانطور که گفته شد ، نظریه پردازی های طولانی وجود دارد که می توانست با استفاده از تحقیقات بیشتر - آزمایشگاهی یا بالینی ، مفید واقع شود. کتاب درک رخداد
ترکیبی بهتر و جدیدتر را ایجاد می کند. نویسنده در این کتاب به توضیح آگاهی از منظری جدید می پردازد.
در جایی از کتاب "داماسیو" می گوید: " دلایل خوبی وجود داشت که انتظار داشته باشیم ، همانطور که قرن جدید آغاز شد ، علوم مغز در حال گسترش احساسات را در دستور کار آنها قرار می دهد ... اما این ... هرگز محقق نشد. ... علم قرن بیستم ... احساسات را دوباره به مغز منتقل کرد ، اما آن را به لایه های عصبی پایین مرتبط با تفکرات گذشته ، منتقل کرد. در پایان ، نه تنها احساس منطقی نبود ، بلکه حتی مطالعه آن نیز منطقی نبود."
همه در مورد آن صحبت خواهند کرد. همه باید آن را بخوانند
اگر در حدود سال ۱۹۰۰ زنده بودیم، و به هر طریقی به موضوعات فکری علاقه ای داشتیم، احتمال انتظار این را می کشیدیم که علم به طور همه جانبه ای به عاطفه بپردازد، و برای کنجکاوی فزاینده عمومی پاسخی قطعی بیابد. در دهه های پیش از آن چارلز داروین نشان داده بود که چه گونه برخی پدیده های عاطفی در گونه های غیرانسان نیز وجود دارنده آن هم به اشکالی که به طرز چشمگیری قیاس پذیرند؛ ویلیام جیمز و کارل لانگه برای توضیح پردازش عواطف طرحی نوآورانه را به دست داده بودند؛ زیگموند فروید عواطف را به محور تحقیق اش در مورد حالات آسیب شناختی روان تبدیل کرده بود؛ و چارلز شرینگتون پژوهش عصب . تنگردی مدارهای مغزی را که در عاطفه دخیل هستند آغاز کرده بود. با وجود این، در آن زمان و مکان، هرگز تهاجمی همه جانبه به موضوع عاطفه آغاز نشد
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد