این کتاب داستانی زیبا و شگفت انگیز را در خود جای داده که در تابستانی طولانی و رویایی اتفاق می افتد.
هنریتا و خانواده اش بعد از اتفاق بدی که در لندن برای شان افتاده به خانه ای جدید در دل جنگل آمده اند، خانه ای که تابلویی آن را «خانه ی امید» نامیده است؛ همه چیز یک جورهایی آشفته به نظر می آید، مادر هنری حسابی مریض است، پدرش مجبور می شود برای انجام کاری به خارج از کشور برود، پیگلت آن قدر کوچک است که نمی تواند همدم خوبی برای هنری باشد و جین، پرستار خانه، وقتی برای بودن با او ندارد. درست در اولین شب هنریتا نوری شبیه به آتش در دل جنگل می بیند و بعد کم کم تصاویری رمز آلود از گوشه و کنار خانه و محیط اطراف آن پیدایشان می شود. همه اتفاقات طوری کنار هم چیده می شود که دختر را به دل جنگل هزاردستان می کشاند، به جایی که زندگی هنری را برای همیشه تغییر می دهد.
کتاب راز جنگل هزار دستان