1. خانه
  2. /
  3. کتاب روزی مثل امروز

کتاب روزی مثل امروز

نویسنده: پتر اشتام
5 از 1 رأی

کتاب روزی مثل امروز

On a Day Like This
انتشارات: افق
ناموجود
23000
معرفی کتاب روزی مثل امروز
کتاب «روزی مثل امروز» رمانی نوشته «پتر اشتام» است که نخستین بار در سال 2006 انتشار یافت. مردی سوییسی و حدودا چهل ساله به نام «آندرئاس» در پاریس به تدریس زبان آلمانی مشغول است و اغلب زمان خود را صرف فکر کردن به عشق از دست رفته دوران جوانی اش یعنی «فابین» می کند، در حالی که با زنانی رابطه دارد که چندان به آن ها علاقه مند نیست. «آندرئاس» خود را فردی ساکت و منفعل در نظر می گیرد، به همین خاطر وقتی می شنود که ممکن است به یک بیماری ریوی حاد دچار شده باشد، از شدت واکنش خود غافلگیر می شود. او اجازه می دهد رابطه ای نه چندان جدی با زنی 24 ساله به نام «دلفین»، عمق و وسعت پیدا کند. به نظر می رسد هر دوی آن ها می خواهند فرصتی برای با هم بودن به یکدیگر بدهند، اما وفاداری «آندرئاس» به «فابین» مشکلاتی را بر سر راه آن ها به وجود می آورد.
درباره پتر اشتام
درباره پتر اشتام
پیتر اشتام در سال ۱۹۶۳ در سوئیس به دنیا آمد. پدرش حسابدار یک شرکت بود. پتر پس از پایان دبیرستان مدت سه سال به عنوان حسابدار کارآموزی کرد و پس از مدتی تصمیم گرفت وارد دانشگاه زوریخ شود. در دانشگاه زوریخ دوره های کوتاه مدت مختلفی چون ادبیات انگلیسی، کسب و کار و روانشناسی را گذراند و در این مدت به عنوان کارآموز در آسایشگاه روانی به کار مشغول شد. اشتام مدتی را در نیویورک، پاریس، و اسکاندیناوی به سر برد و سرانجام در سال ۱۹۹۰ به عنوان نویسنده و روزنامه نگار مستقل در زوریخ مستقر شد. اشتام مقالات زیادی را برای نشریات و مجلّات معتبر نوشته است. او برای نگارش نمایشنامه هایش مفتخر به دریافت جوایز ادبی بسیاری شد. لحن سرد و پراکنده گویی از ویژگی های سبک نگارش اوست. اشتام در سال ۲۰۰۳ رسما به عضویت هیئت نویسندگان سوئیس درآمد.
ویژگی های کتاب روزی مثل امروز
  • «پتر اشتام» از نویسندگان پرفروش در ادبیات سوییس
نکوداشت های کتاب روزی مثل امروز

رمانی قدرتمند درباره فرصت های دوباره.

Publishers Weekly

رمانی هنرمندانه درباره فناپذیری، بیگانگی، و ابزورد بودن زندگی.

Barnes & Noble

سبک مشاهده گرانه و ظریف «اشتام» به ما فرصت می دهد که در سفر شخصیت «ضد قهرمان» با او همراه شویم.

Penguin Random House
قسمت هایی از کتاب روزی مثل امروز

«آندرآس» به یاد روز خاکسپاری پدرش افتاد. روز گرمی بود. آن زمان، «والتر» و خانواده اش در یک آپارتمان زندگی می کردند و از او دعوت کرده بودند که آنجا بماند. اما دعوتشان را رد کرده و در هتلی در کنار میدان مرکزی دهکده، اتاقی گرفته بود.

در تمام مدت اقامتش در آنجا پکر بود. تصمیم گیری در مورد ساده ترین کارها به نظرش فوق العاده سخت می آمد. فقط توانایی فکر کردن به چیزهای جزئی را داشت، اما قدرت درکش از همیشه قوی تر شده بود.

همه چیز به نظرش شدیدتر و بیش از حد پر سر و صدا می آمد. صداها، رنگ ها و حتی بوها از همیشه زنده تر بودند. وقتی موقع رفتن به گورستان، از خیابانی می گذشت، ماشینی ترمز کرد و راننده شیشه را پایین آورد و سرش داد کشید. «آندرآس» بدون آن که واکنشی نشان بدهد، به راهش ادامه داد. قطره های عرق را روی تیغه کمر و پیشانی اش احساس می کرد.

مقالات مرتبط با کتاب روزی مثل امروز
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
5 دلیل برای خواندن رمان‌های عاشقانه‌‌ و تأثیر آن بر زندگی
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب روزی مثل امروز"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب کوتاه و خوب بود . منتظر اتفاقات عجیب غریب نباشید . روند داستان آروم و مختصره و برای من خوندن دیدگاه یک فردی که به پوچی رسیده و فقط با تلاطم هایی که براش ایجاد میشه تصمیم به پایان دادن آشفتگی‌ها میکنه جالب بود . پتر اشتام به جزئیات به خوبی اشاره میکنه و در ذهن کاملا تصویرسازی میشه و روایت داستان مثل روایت یک فیلم تداعی میشه. پرداختن به روتین‌های ملموس زندگی و نشون دادن پر اهمیت بودن اونها جذابه و تقریبا نهاده شده و خواهان خودش رو داره .

1403/04/03 | توسطنیکی بابامحمدی
2
|