کارلوس رویز زفون (انگلیسی: Carlos Ruiz Zafón؛ زادهٔ ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۴) نویسنده داستان های جنایی و معمایی اهل اسپانیا است.
کارلوس لوئیت ثافون در بارسلونا بدنیا آمد. او که در اسپانیا بزرگ شد ، زندگی کاری خود را با کسب درآمد در تبلیغات آغاز کرد. پدربزرگ و مادربزرگ او در یک کارخانه کار کرده بودند و پدرش بیمه می فروخت. در دهه 1990 ، روزی زافان به لس آنجلس نقل مکان کرد و مدت کوتاهی در زمینه نویسندگی روی پرده کار کرد. او به انگلیسی مسلط است.مکس آمد اعتراض کند اما رولاند پیش از آنکه او حتی دهانش را باز کند پایین رفت. مکس نفس عمیقی کشید و سرش را زیر آب برد تا دنبال رولاند برود. این بار دوستش تمام طول بدنه ی کشتی را تا ته شنا کرد. مکس رولاند را تماشا کرد که به سوی پنجره رفت و سعی کرد داخل کشتی را ببیند. مکس آن قدر نفسش را حبس کرد که شش هایش شروع کردن به سوختن، بعد تمام هوا را بیرون داد و آماده شد تا به سطح آب برود و باز نفس بگیرد. اما در آخرین ثانیه چشمش به چیزی افتاد که باعث شد خون در رگ هایش منجمد شود. میان تاریکی می توانست پرچم کهنه ای را که در آب موج می زد ببیند، پرچمی پاره و پوسیده که به دکل عقب اوفئوس بسته شده بود. با دقت نگاهش کرد و نمادی را که هنوز رویش دیده می شد شناخت: ستاره ای شش پر درون یک دایره. حس کرد بدنش به لرزه افتاد. آن نماد را پیش از آن بالای سر نیزه های در باغ مجسمه ها دیده بود.
آیا کودک شما هر روز مطالعه می کند، نه به خاطر این که مجبور است، بلکه چون خودش دوست دارد؟
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟
پس کی موجود میشه ؟
این سه کتاب یا یکیه؟
سه کتاب ، یک مجموعه اس