خـواب بـا هیاهـوی صبح از چشـمان رابعـه پرید. خورشـید رنگ طلایی اش را هنـوز به روی قرمزی فرش هـا نریختـه بـود. زردی آفتـاب تـن بیرمـق مرغـان و پلنـگان و سـاقه های منقـوش کـف اتاق را بیـدار نکـرده بود. نسـیم از لای پنجره تو میزد و بـوی خاک نـمزده را بـا خود به داخـل میآورد. اتـاق بـه نـگاه دختـر، پـاره ای بـود جـدا از جهان. چونان که سـرش در آب باشـد و صـدای بیرون را بشـنود، اما درون آب دنیایی دیگر باشـد. این اتاق تمـام رابعـه بـود. تمـام نفسهـا و خاطرههایـش بـود.
داستان ها نقشی مهم و حیاتی در رشد و پیشرفت کودکان دارند. کتاب هایی که می خوانند و شخصیت هایی که از طریق ادبیات با آن ها آشنا می شوند، می توانند به دوستانشان تبدیل شوند.
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
خیلی قشنگ بود و غم انگیز🥺
سلام داستان قشنگی داشت اما خب بر خلاف تصورم پایان ناراحت کننده ای داشت
این خاصیت عاشقانههای ایرانیه🙂💔