این اثر، مخاطبین را از صفحه نخست تا انتها هیجان زده نگه می دارد.
این کتاب یک جواهر است، ارزشمند برای تمام سنین.
رمانی با احساسات قدرتمند.
به این فکر می کردم که چرا هیچ وقت درباره اش با من حرفی نزد. می دانم از این که پدرم با ما نبود، مامان خیلی ناراحت بود و سعی می کرد اوضاع را برای من آرام نگه دارد. تنها مشکلمان این بود که او خیلی منتظر مانده بود.
منظورم این است که وگرنه چه دلیل دیگری داشت که تمام چیزهای توی چمدان من را نگه دارد و طوری از آن ها مراقبت کند که انگار گنج هستند. چرا یکجورهایی توی دلم احساس می کردم این چیزها واقعی و مهم بودند، واقعا مهم، آنقدر که تا وقتی نمی دانستم جایشان امن و مطمئن است، خیالم راحت نمی شد؟
فکر کوچک، یواشکی مثل یک درخت افرا چنان رشد کرد و بلند شد که اگر می خواستم بالای آن را ببینم، گردنم تق صدا می کرد. آنقدر برای من بزرگ بود که بتوانم طنابی به آن آویزان کنم. آنقدر قوی بود که به راحتی تصمیم گرفتم به طرف ایالت میشیگان راه بیفتم.