"خرس" نام عنوانی است که بر مجموعه ی سه نمایشنامه از "آنتون چخوف" با نام های (خرس، خواستگاری، تاتیانا رپینا) به چشم می خورد.
در نمایش نامه ی "خرس" یک زن بیوه تصمیم می گیرد تا با پاکدامن بودن و در ماتم ماندن تا پایان عمر، از شوهر خیانت کار خود انتقام بگیرد. یک روز یک مرد محلی می آید و به دنبال پولی است که هنوز به او بدهکار است. در این نمایش نامه ی بسیار کوتاه همه چیز چرخشی شگفت انگیز دارد. "آنتون چخوف" به طرز جسورانه ای کلیشه ی نحوه ی رفتار زن برای جذاب بودن را به چالش می کشد و به این موضوع نیز می پردازد که چگونه می توانیم بر اساس تجربیات گذشته خود در مورد همه چیز پیش داوری داشته باشیم، اگرچه تجربیات ما برای همه قابل تعمیم نیست.
ایوان واسیلیویچ لوموف، همسایه قدیمی استپان استپانوویچ چوبوکوف، برای "خواستگاری" از دختر 25 ساله چوبوکوف، ناتالیا، آمده است. پس از "خواستگاری" و دریافت اجازه برای ازدواج با ناتالیا، او به اتاق دعوت می شود و سعی می کند این پیشنهاد را به او منتقل کند. لوموف یک فرد هیپوکندریایی است و در حالی که سعی می کند دلایل خود را برای حضور در آنجا مشخص کند ، با ناتالیا در مورد یک قطعه زمین مورد مناقشه، مشاجره می کند که منجر به تپش قلب و بی حسی پای او می شود و اتفاقاتی در ادامه ی این جریان پیش می آید.
آنتون چخوف در سال 1889 "تاتیانا رپینا" را به عنوان دنباله ی نمایشنامه ای با همین نام از الکسی سوورین، با تقدیم به نویسنده نوشت. چخوف این نمایشنامه را به عنوان یک شوخی شخصی برای دوستش سوورین به رشته ی تحریر درآورد و در طول زندگی شخص چخوف هرگز منتشر یا اجرا نشد.
کتاب خرس