اسم کتاب گویای محتواشه، از درد و رنجی میگه که در ۵۰ سال زندگی دچارش بوده، از تنگدستی و یتیمی در روستا، کارگری در شهر، ظلم اربابان و کارفرماها و... مرگ که سرنوشت محتوم آدمها است. راوی بیان گیرا و نسبتا جذابی داره و خوب قصه میگه.
بافتههای رنج، زیباترین نامی بود که میشد روی این کتاب گذاشت.
بافتههای رنج، زیباترین نامی بود که میشد روی این کتاب گذاشت. این اولین رمان حجیمی بود که خواندنش یکماه طول کشید.
سلام ببخشید جملهی پدرم همیشه میگفت این مملکت را قانون اداره نمیکند لذا نباید بذاری کار بجایی بکشه که از قانو کمک بخوای کجای کتاب بافتههای گنج هست؟ چرا من هرچ این کتاب رو میخونم این جمله رو پیدا نمیکنم