1. خانه
  2. /
  3. کتاب نیکلاس نیکلبی (وزیری)

کتاب نیکلاس نیکلبی (وزیری)

نویسنده: چارلز دیکنز
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.3 از 1 رأی

کتاب نیکلاس نیکلبی (وزیری)

Nicholas Nickleby
انتشارات: افق
٪15
100000
85000
3.1 از 1 رأی

کتاب نیکلاس نیکلبی (جیبی)

Nicholas Nickleby
انتشارات: افق
٪15
165000
140250
معرفی کتاب نیکلاس نیکلبی (وزیری)
نیکلاس نیکلبی با روایتی از گادفری نیکلبی ، پدربزرگ قهرمان داستان شروع می شود. گادفری مرد فقیری است که همراه همسر و دو پسر خود در لندن زندگی می کند. خیلی زود گادفری نامه ای دریافت می کند و پی می برد که عمویش مرده و برای او ارثیه ی قابل توجهی باقی گذاشته است. در نتیجه نیکلبی بزرگ پس از مرگش برای دو پسرش نیکلاس و رالف پول خوبی به جا می گذارد که هر یک روشی در استفاده از آن به کار می گیرند...
پس از موفقیت دو رمان اول چارلز دینکز به نام های یادداشت های پیک ویک و الیور تویست و مقدمه ای که دکتر تی. کوک برای آن نوشت ، نیکلاس نیکلبی به عنوان یک طنز مورد ستایش قرار گرفت و به موقعیت دیکنز را به عنوان " جنتلمن ادبی" محکم کرد. نیکلاس نیکلبی طیف گسترده ای از شخصیت ها را دارا است که از شخصیت های نامشخص واکفورد اسکوییرز و خانواده اش گرفته تا شخصیت دلپذیر خانم نیکلی. این رمان با ترکیب عناصر معمول دیکنزی مانند بورلسک و فارس ، کاملا مناسب اقتباس دراماتیک است. همانطور که از روی آن تا کنون 5 فیلم ساخته شده است. تأثیر این رمان به قدری زیاد بود که پیش از آنکه نسخه ی اصلی منتشر شود تعداد زیادی نسخه ی جعلی از آن وارد بازار شد. خوانندگان نیکلاس نیکلبی که غالبا مورد غفلت منتقدین قرار گرفته است همواره از خواندن این رمان لذت می برند . نیکلاس نیکلبی عنوان یکی از بزرگترین شاهکارهای طنز ادبیات قرن نوزدهم قلمداد می شود.
درباره چارلز دیکنز
درباره چارلز دیکنز
چارلز جان هوفام دیکنز، زاده ی ۷ فوریه ۱۸۱۲ و درگذشته ی ۹ ژوئن ۱۸۷۰، برجسته ترین رمان نویس انگلیسی عصر ویکتوریا و فعال اجتماعی توانمند بود. به عقیده ی جیمز جویس، نویسنده ی بزرگ معاصر، از شکسپیر به این سو، دیکنز تأثیرگذارترین نویسنده در زبان انگلیسی بوده است.دیکنز در لندپورت پورتسی متولد شد. او دومین پسر جان دیکنز، کارمند اداره ی کارپردازی بحریه بود. پدرش اهل لاابالی گری بود و کار را به جایی رساند که او را به زندان مارشالسی انداختند. به همین دلیل دیکنز ۱۲ ساله را برای تأمین معاش خانه به کارخانه ی واکس سازی وارن فرستادند. او تا آزادی پدرش از زندان هم چنان مجبور به کار بود تا بالاخره بعد از مراجعت پدر توانست به مدرسه بازگردد.دیکنز بعد از پایان دوره ی مدرسه در دفتر وکالتی مشغول به کار شد و پس از بررسی زندگی شلوغ و متنوع لندن، بر آن شد تا روزنامه نگار شود. در این دوره، در شیوه ای سخت از خلاصه نویسی، توانایی خود را نشان داد و در مارس ۱۸۳۲ در حالی که جوانی حدودا ۲۰ ساله بود، خبرنگار امور عمومی و پارلمانی شد.دیکنز در سال ۱۸۲۹ دلداده ی دختری به نام ماریا بیدنل شد، اما والدین ماریا او را از لحاظ اجتماعی در سطحی نازل تر از خود یافتند. این دل باختگی و برخوردی دیگر با او در میان سالی دیکنز، بعدها در عشق شخصیت معروف رمانش، دیوید کاپرفیلد به دختری به نام دورا بازتاب یافت.در سال ۱۸۴۲ با سفر به آمریکا و به رغم استقبال گرمی که از او شد، «یادداشت هایی از آمریکا» و «مارتین چارلز لویت» را به قلم آورد که آمیخته ای بودند از ستودنی های بسیار آمریکا و البته همه ی آنچه که در نگاه دیکنز نفرت انگیز آمدند. وی در سال های ۱۸۴۴–۱۸۴۵ نیز از ایتالیا دیدن کرد و در آن جا ناقوس های جنوا، عنوان «بانگ ناقوس ها» را به ذهنش القا کرد، کتاب کوچکی که ضربه ای بزرگ به نفع مستمندان روزگارش زد. در پی بازگشت از ایتالیا، چندی سردبیر دیلی نیوز شد و برای بهبود وضع مدارس ژنده پوشان و لغو اعدام مجرمان در ملأ عام، کمر همت بست؛ مدارس ژنده پوشان، موسساتی بودند که در آن کودکان فقیر به رایگان آموزش می دیدند.بی اعتنایی او به هشدارها (فلج جزئی - ناتوانی در خواندن حروف سمت چپ و لنگش روزافزون پای چپ) تا بدان جا پیش رفت که در سال ۱۸۷۰ اقدام به یک رشته کتاب خوانی جدید نمود. دیکنز در ۱۵ مارس برای آخرین بار «سرود کریسمس» را خواند و سرانجام در ۹ ژوئن ۱۸۷۰، در حالی که «ادوین درود» به پایان نرسیده بود، به طور ناگهانی از جهان رفت.
قسمت هایی از کتاب نیکلاس نیکلبی (وزیری)

صبح روز بعد هنوز نیکلاس درست از خواب بیدار نشده بود که صدای چرخ های درشکه ای را شنید که به خانه نزدیک می شد. درشکه ایستاد و صدای خانم اسکوئرز آمد که نشان می داد خوشحال است. اما نیکلاس اولش جرئت نکرد از پنجره بیرون را نگاه کند. وقتی هم که بالاخره با نگرانی بیرون را نگاه کرد، اسمایک را دید که عصبانی و خسته بود. سرتائایش هم خیس و گل بود طوری که به زحمت می شد او را شناخت. آقای اسکوئرز داد زد: «بلندش کنید. بیاوردیدش تو! بیاوریدش تو!» خانم اسکوئرز به شوهرش که خواست کمک کند گفت: «مواظب باش، پایش را بسته ایم به گاری تا دوباره نزد به چاک.»

عد از ظهر آقای اسکوئرز که ناهار خورده بود و سرحال بود، همه را در اتاق مدرسه جمع کرد. وقتی هم وارد اتاق مدرسه شد، شلاق نرم و محکمی که آن روز صبح برای آن مراسم خریده بود، در دستش بود. پشت سرش هم همسرش وارد اتاق مدرسه شد. بعد آقای اسکوئرز داد زد: «همه ی بچه ها آمده اند؟» همه ی بچه ها جمع بودند اما سرشان را پایین انداخته بودند و می ترسیدند حرف بزنند. آثای اسکوئرز مثل همیشه برای شروع مراسم محکم با چوب روی میزش زد. بعد گفت: «همه سر جای شان بنشینند! نیکلبی! بنشینید سرجای تان آقا!» نیکلاس جا خورد، اما چیزی نگفت و نشست. آقای اسکوئرز نگاه پیروزمندانه ای به دستیارش انداخت و نگاه تندی به بچه ها کرد. بعد از اتاق بیرون رفت و خیلی زود اسمایک را کشان کشان به اتاق آورد.

مقالات مرتبط با کتاب نیکلاس نیکلبی (وزیری)
میراث ادبی ماندگار «چارلز دیکنز»
میراث ادبی ماندگار «چارلز دیکنز»
ادامه مقاله
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن

در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.

نگاهی به دوستی های میان نویسندگان بزرگ
نگاهی به دوستی های میان نویسندگان بزرگ

دوستی های ادبی، روابطی جالب توجه و تأثیرگذار هستند.

برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته
برترین رمان های نخست نویسندگان برجسته

آثاری که شروع کننده ی مسیرهای حرفه ایِ درخشانی بودند و در برخی موارد، یک شَبه خالق خود را به شهرت رسانده اند.

برترین نویسندگان در «ادبیات بریتانیا»
برترین نویسندگان در «ادبیات بریتانیا»

در این مطلب به تعدادی از برجسته ترین نویسندگان بریتانیایی می پردازیم که آثارشان، جایگاهی ماندگار را در هنر ادبیات برای آن ها به ارمغان آورده است.

داستان پرتره گمشده «چارلز دیکنز»
داستان پرتره گمشده «چارلز دیکنز»

این پرتره برای کتابی به نام «روح جدید زمانه» کشیده شد

چارلز دیکنز، کیمیاگر رنج های انسان
چارلز دیکنز، کیمیاگر رنج های انسان

دیکنز معتقد بود داستان ها و به طور کلی ادبیات می توانند مشکلات دنیا را حل کنند.

نظر کاربران در مورد "کتاب نیکلاس نیکلبی (وزیری)"
6 نظر تا این لحظه ثبت شده است

اوایل خوب بود با این اسمایک شورش رو دراورد صفحه اخرش ھم که ھمھ تصمیم ازدواج کنن

1402/04/20 | توسطکاربر سایت
0
|

من موفق نشدم کتابش رو بخونم اما فیلمش رو دیدم بسیار زیبا بود مثل همه کارهای دیکنز.دنبال متن کاملش هستم

1401/10/20 | توسطمحمد مهدی دهقانی
0
|

متن کامل این کتاب تو ایران چاپ نشده ؟

1401/08/26 | توسطامیرحسین درونه
4
|

کلا کتابهای چارلز دیکنز رو دوست دارم. رمان‌های کلاسیک برای من تجربه‌ی زندگی در سالها قبله! معمولا تلخ هستن با وقایعی عجیب.

1401/06/22 | توسطImfarza
1
|

این کار در 27 سالگی دیکنز نوشته شده و نسبت به آثار دوران میانسالی و کهنسالی نویسنده در سطح پایین‌تری است

1401/04/06 | توسطبهرام - کاربر سایت
1
|

مثل تعداد دیگری از کارهای دیکنز، خوندنش واقعا ملال‌اوره!

1400/04/20 | توسطیاسمن
3
|
پاسخ ها

تو خوبی😄😄

1400/08/06|توسطکاربر سایت
22