1. خانه
  2. /
  3. کتاب سرخ و سیاه

کتاب سرخ و سیاه

نویسنده: استاندال
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
4.21 از 12 رأی

کتاب سرخ و سیاه

The Red and the Black
انتشارات: مرکز
٪10
560000
504000
2.25 از 6 رأی

کتاب سرخ و سیاه

The Red and the Black
انتشارات: نیلوفر
ناموجود
485000
معرفی کتاب سرخ و سیاه
کتاب سرخ و سیاه، رمانی نوشته ی استاندال است که نخستین بار در سال 1830 به انتشار رسید. داستان این رمان به زندگی مردی جوان به نام جولین سورل می پردازد. او دانشجوی علوم دینی است، اما ناپلئون را تحسین می کند و رویای پیروزی های نظامی را در سر می پروراند. زمانی که جولین به عنوان مُدرس فرزندان شهردار استخدام می شود، خیلی زود زن شهردار را اغوا می کند و بعد از آن به پاریس می رود و دخترِ مردی نجیب زاده را شیفته ی خود می سازد. به تدریج این باور در ذهن سورل شکل می گیرد که راز موفقیت، فریبکارتر و فرصت طلب تر بودن از فریبکاران و فرصت طلبانی است که در همه جا دیده می شوند. اما زمانی که ثروتمندان و قدرتمندانی که سورل بسیار تحسینشان می کند، علیه او متحد می شوند، این شخصیت بر لب پرتگاهی مرگبار قرار می گیرد.
درباره استاندال
درباره استاندال
ماری هنری بیل، زاده ی 23 ژانویه ی 1783 و درگذشته ی 23 مارس 1842، نویسنده ی فرانسوی بود که بیشتر با نام استاندال شناخته می شود.استاندال، دوران کودکی نه چندان شادی داشت و مادرش را در هفت سالگی از دست داد. دنیای نظامی و تئاتر، تأثیر زیادی بر زندگی او داشتند. او به ارتش پیوست و در حمله ی نیروهای ناپلئون به روسیه در سال 1812 حضور داشت. استاندال با ورود به دنیای نمایش، به نویسندگی روی آورد. او در سال های پایانی زندگی خود از بیماری های مختلفی رنج می برد اما در همین زمان بود که برخی از معروف ترین آثارش را خلق کرد.استاندال در روز 23 مارس 1842، ساعاتی پس از افتادن در یکی از حیابان های پاریس، درگذشت.
ویژگی های کتاب سرخ و سیاه
  • جزو لیست برترین کتاب های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ
  • فیلم هایی بر اساس این کتاب در سال های مختلف ساخته شده است.
نکوداشت های کتاب سرخ و سیاه

این کتاب، یکی از جذاب ترین شخصیت ها در ادبیات اروپا را معرفی می کند.

Goodreads

رمانی حیرت انگیز و چندلایه.

Barnes & Noble

هجویه ای گزنده بر جامعه.

Danny Reviews
قسمت هایی از کتاب سرخ و سیاه

زنگ درس تاریخ کلیسای کشیش کاستاند به صدا درآمد. آن روز کشیش کاستاند به آن جوانان روستایی، که از کار سخت و از فقر پدران شان می ترسیدند، این درس را می داد که موجودی که به نظر ایشان بسیار هولناک می آمد، یعنی دولت، فقط در صورتی قدرت واقعی و مشروع دارد که قدرتش به نمایندگی از پاپ، یعنی کارگزار خداوند در این دنیا، باشد. می گفت: «سعی کنید با قداست دادن به زندگی تان، با فرمانبرداری، لایق الطاف پاپ باشید، سعی کنید مثل چوبدستی باشید در دست ایشان، در این صورت به یک منصب عالی می رسید و می توانید به دور از هر نوع بازرسی ریاست و فرماندهی کنید؛ یک منصب غیرقابل تغییر که یک سوم حقوقش را دولت می پردازد و دو سوم دیگرش را مومنانی می دهند که شما با وعظ هایتان به آن ها شکل داده اید.

کمابیش در همین دوره بود که ژولین به فکر افتاد برای جلب احترام بقیه از کتاب پاپ دومستر استفاده کند. حقیقت این است که هم مدرسه ای هایش را شگفت زده کرد، اما باز به ضررش تمام شد. از او بدشان آمد چون او به این وسیله عقایدشان را بهتر از خودشان بیان می کرد. جناب شلان در مورد ژولین بی احتیاطی کرده بود همچنان که نسبت به خودش هم بی احتیاط بود. پس از آن که به او این عادت را داد که درست تعقل کند و گول گفته های واهی را نخورد، غفلت کرد و این را هم به او نگفت که نزد فردی که از هوش چندانی برخوردار نیست این عادت جرم تلقی می شود؛ چرا که تعقل درست مرادف توهین است.

این است معجزه ی چشمگیر تمدن شما! عشق را به کاری معمولی بدل کرده اید.

مقالات مرتبط با کتاب سرخ و سیاه
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم
چگونه با روانشناسی، داستان های بهتری خلق کنیم

«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.

اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟
اعتیاد ما به ادبیات داستانی: چرا انسان به داستان ها نیاز دارد؟

به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند

آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی

می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.

آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر
آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر

وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند

نظر کاربران در مورد "کتاب سرخ و سیاه"
22 نظر تا این لحظه ثبت شده است

این کتاب رو من وقتی خوندم میفهمیدم کتابیه که خیلیا خوششون میاد ولی بااینکه داستایفسکی جزییات رو بیان میکنه و زیباست جزییاتی که بیان شده بود راجب تاریخ و مردمان و همه چی خیلی برام اذیت کننده بود و فقط سرسری میخوندم که تموم شه ولی عاشقانه هاش واقعا بی نظیره

1403/03/08 | توسطنیلو - کاربر سایت
0
|
پاسخ ها

این کتاب از داستایفسکی نیست

1403/04/10|توسطکاربر سایت
8

شخصیت ژولین منو یادِ جمله ای از محمود دولت آبادی انداخت که می‌گفت: ما مَردم ایران هم سردار سلیمانی رو میخوایم هم ظریفُ

1403/02/01 | توسطالف نون - کاربر سایت
12
|
پاسخ ها

جفتش مال خودت

1403/02/31|توسطحسین چوپانی
72

استامبول نویسنده فرانسوی خوبی است.

1402/12/22 | توسطکاربر سایت
2
|

جدا از داستان عاشقانه‌اش، جامعه آن زمان فرانسه را به خوبی بیان نموده است. با ترجمه آقای سهابی پیشنهاد می‌کنم.

1402/07/23 | توسطمصور اندرابی
7
|

ماتیلد دلامول نماد واقعی یک زن عاشق در این کتاب هست. این کتاب یکی از شاهکارهای کلاسیک ادبیات هست.‌

1402/02/03 | توسطشهرام - کاربر سایت
9
|
پاسخ ها

از دید منِ شرقی و خاورمیانه‌ای در این رمان عشقی وجود نداره که متعاقب اون زن عاشقی وجود داشته باشه. طبعاً من که در این زمینه و زمانه زندگی می‌کنم و سابق تجربهٔ عشق به انسانی رو داشته‌ام، نمی‌تونم چیزی رو که در فرانسهٔ ۱۸۳٠ عشق دونسته می‌شده و بین ملت در اون زمان برقرار می‌شده، درک کنم و عشق بنامم.

1402/05/30|توسطابوالفضل - کاربر سایت
3

البته که یکی از دلایل خوانش ادبیات و رمان توسط بنده، نزدیکی، همدلی و درک بهتر و کامل‌تر انسان‌ها و جوامع و فرهنگ‌هاست؛ اما: شخصیت‌های عاشق‌پیشهٔ سرخ و سیاه دیوانگانی مغرور و خودستا بیش نیستند که همزمان به معشوق عشق و نفرت می‌ورزند و قصد قتل او را می‌کنند که البته معشوقِ مجنون هم به شعف و عشق می‌رسد از اینکه ممکن بود توسط عاشق کشته شود.

1402/05/30|توسطابوالفضل - کاربر سایت
2

جنابی که شرقی و خاورمیانه ای هستید، ایا داستان حضرت یوسف را نشنیدید؟

1402/10/27|توسطکاربر سایت
8

با سلام. لطفا این کتاب بینظیر رو با ترجمه آقای سحابی موجود کنید. ما چندین هفته‌است که منتظر این کتابیم و ناموجوده امروز سر زدم و دیدم ترجمه نشر نیلوفر هم ناموجود شده. لطفا رسیدگی کنید

1402/01/26 | توسطعباس قادری - کاربر سایت
2
|

کتاب فوق العاده ای بود در خیلی از جوانب به خصوص روانشناسانه از مادام بواری و تربیت احساسات فلوبر سرتر بود البته اینا نظر شخصیه ترجمه آقای توکل هم با توجه به گذشت زمان زیادی زیبا و آهنگین بود شاید در کل کتاب ۱۰ کلمه سرجمع نیاز به سرچ داشته باشن استاد سحابی ترجمشون به روز تره

1402/01/17 | توسطیاسر کولانی
7
|
پاسخ ها

از آنا کارنینا که براستی سرتره 👋✌️

1402/03/26|توسطکاربر سایت
23

کاربر سایت : از آنا کارنینا که براستی سرتره من نمیفهمم مشکل امثال شما چیه که هر وقت میخواهید یک اثری را تحسین کنید باید در مقابلش یک اثر بسیار خوب دیگر را تخریب کنید یا بی جهت یک مقایسه‌های عجیب میکنید فقط فراستی بازی در میارید ، الان میخواستی بگی کتاب خوبه از این کتاب تعریف میکردی چرا بیخودی آناکارنینای تولستوی تخریب میکنی

1402/12/09|توسطکتاب خوان - کاربر سایت
22

چون که سرخ و سیاه و مادام بواری به راستی هم جذابتر هم زیباتر هم متقدم‌تر از آنا کارنینا هستند. چون که آنا کارنینا کسل کننده‌تر و شعاری‌تر از این دو شاهکار است.

1403/03/18|توسطکاربر سایت
29

حالا چرا وقتی کولانی میگه از مادام بواری و تربیت احساسات فلوبر سر تره هیچ نظری نداری ولی وقتی که میگن از آنا کارنینا سرتره یهو غیرتی میشی!؟ عشق ادبیات روس هستی؟ ادبیات روس آثار متوسط و نازل هم زیاد داره.

1403/03/18|توسطکاربر سایت
5

جالب نیست من دوست نداشتم البته این نظر شخصیه

1401/12/20 | توسطکاربر سایت
6
|

از ستون‌های ادبیات مدرنه. حتما پیشنهاد میکنم، با ترجمه استاد سحابی عزیز.

1401/10/20 | توسطکاربر سایت
3
|

این کتاب از ستون‌های ادبیات مدرن هست. حتما پیشنهاد میشه خصوصا با ترجمه استاد صحابی عزیز.

1401/10/20 | توسطکاربر سایت
0
|
پاسخ ها

البته ترجمه استاد سحابی هم خوب هست.

1403/06/12|توسطNihan
0

کتاب سرخ و سیاه شناخته‌شده‌ترین رمان استاندال است. این کتاب در سال 1830 منتشر شده است. استاندال این کتاب روانشناختی را در دو جلد نوشت. او در نوشتن این رمان دو هدف را دنبال می‌کرد. اولین هدف به تصویر کشیدن یک شخصیت رمانتیک به کمک رویکرد روانشناختی بود و بررسی کنایه‌آمیز فرهنگ طبقاتی فرانسه در دوران بازگشت بوربون‌ها به سلطنت فرانسه هدف دوم بود. این کتاب در لیست برترین کتاب‌های تاریخ انجمن نروژ قرار دارد. چندین فیلم هم از این اثر اقتباس شده است. داستان این رمان زندگی جولین سورل را دنبال می‌کند. او دانشجوی علوم مذهبی است و ناپلئون را تحسین می‌کند. اتفاقاتی در زندگی جولین می‌افتد و او را به این باور می‌رساند که راز موفقیت در مکارتر، جاه‌طلب‌تر و فرصت‌طلب‌تر بودن از سایرین است. او سعی می‌کند از این روش استفاده کند و خود را به طبقه‌ی اجتماعی بالاتری ببرد.

1401/07/03 | توسطسروش کاکاوند
13
|

من هم ژولینم، در واقع همه ما ژولین‌هایی هستیم در زندگی خودمان.

1401/06/14 | توسطImfarza
3
|

وقتی کسی سلیقه اش بد هست به اصطلاح بهش میگن کج سلیقه و کسی که سلیقه اش خوب هست میشه خوش سلیقه پس سلیقه‌ی هر فرد نشون دهنده‌ی سطح شخصیت و شعور و دانش و فهم اون فرد هست . کسی که داستایفسکی میخونه و میفهمه قطعا با کسی که داستایفسکی دوست نداره و مثلا کتاب زن رییس جمهور سابق آمریکا یا تکه هایی از یک کل منسجم دوست داره تومنی صنار توفیر داره . نتیجه‌ی نداشتن متر و معیار توی فرهنگ و هنر و کلا هر چیزی میشه ابتذال و هردمبیل شدن هر چیز.

1401/04/10 | توسطمحمد توکلی
35
|
پاسخ ها

واقعا از کتاب خوشت اومده و یا فقط میخوای پز روشنفکری بدی، کتابی حوصله سربر

1401/05/26|توسطبهرام - کاربر سایت
23

شما که انقدر گردنت درازه اول بیا به ما یاد بده خوب یعنی چی بد یعنی چی. بعدش اصن با هم آدما رو دسته بندی میکنیم. قبوله؟

1401/12/07|توسطانتلکت پیشکسوت - کاربر سایت
27

یکی از نشونه‌های افرادی که تازه شروع به کتاب خوندن کردن و کلا چندتا کتاب خوندن توهم دانایی یا توهم روشنفکری هست، یعنی طرف بعد از خوندن چندتا کتاب یه حس خاص بودن و دانا بودن کاذب پیدا میکنه و فک میکنه خیلی بیشتر از بقیه میفهمه، شما هم جناب توکلی یکم که بیشتر مطالعه کنی، البته نه اینکه مثل الانت فقط طوطی وار کتاب بخونی بلکه وقتی سعی کنی به دنبال مفهوم هر جمله از کتاب باشی اونوقت تازه میفهمی که هیچ چیزی نمیدونی

1402/03/07|توسطکاربر سایت
36

کاربر سایت تو یکی کمتر فشار بخور 😂

1402/03/14|توسطکاربر سایت
10

والا ما که فشار نخوردیم، توضیح منطقی دادیم، ولی شما از نظر بچگانه و بی ربطی که گذاشتی و معلومه جوابی برای دادن نداشتی مشخصه خیلی اذیت شدی

1402/03/14|توسطکاربر سایت
13

کبد گندیده همینطور فشار بخور 😂

1402/03/18|توسطکاربر سایت
10

چه ادبیات سخیف و زشتی، پای صفحات دلقک‌های اینستاگرامی که نظر نمیدی دوست عزیز، فشار بخور یعنی چی؟ شما با این طرز بیان زشت و سطح شعور اینجا چکار میکنی؟

1402/03/25|توسطشاهین
15

😂شما دچار توهم دانایی شدی

1402/03/30|توسطزهرابراتی
5

🌸🌸🌷🌷🌹🌹🌺🌺‌ ‌

1402/04/01|توسطکاربر سایت
0

اینایی که آخر نظراتشون استیکر خنده میندازن در منتهی الیه سوزش هستن، آخی

1402/04/11|توسطکاربر سایت
0

اینی که داره میخنده خودش بیشتر از تمام کسانی که این کامنتو خوندن تحت فشار خوردن بوده و حرصی شده با استیکر مخفی سازی کرده. این چیزا قدیمی شده حاج آقا

1402/04/20|توسطکاربر سایت
0

هرکس در مورد یک کتاب یک سلیقه ای داره، بعضی از کتاب‌ها ممکنه از نظر بعضی افراد خوب نباشن، کاملا هم طبیعیه، همونطور که بعضی از بزرگترین نویسنده‌ها و مفاخر ادبیات دنیا (که من و شما یک صدم اونها از ادبیات و شخصیت پردازی و . . . سردرنمیاریم) بعضی از بهترین آثار ادبیات دنیا رو نمیپسندن

1401/02/11 | توسطکاربر سایت
47
|
پاسخ ها

سلیقه از نقد سرچشمه میگیرد انسان خیلی باید تقلا کند تا به سلیقه برسد.

1402/01/07|توسطجلال علوی
4

سلیقه از ذوق شخصی فرد سرچشمه میگیره و یه چیز شخصیه، نیازی هم به تقلای خاصی نداره، وقتی شما از یه چیزی خوشت نمیاد هرچقد هم تلاش کنی که اونو دوست داشته باشی فقط داری خودتو گول میزنی

1402/03/07|توسطکاربر سایت
23

من میخوام این کتاب رو بخرم ولی توی انتخاب نشر شک دارم. چند جا دیدم گفته بودن ترجمه اقای توکل خیلی قدیمیه و ترجمه اقای سحابی بهتره.

1401/01/08 | توسطمینا - کاربر سایت
3
|
پاسخ ها

سلام بانو مهدی سحابی از بزرگان ترجمه‌ی زبان فارسی هستند و نام‌شان پای کتاب به آن اعتبار می‌بخشد. هر چند ترجمه‌ی جناب توکل هم شاهکار هست؛ تا جایی که استاد سحابی از ایشان به عنوان پیشکسوت، به شایستگی یاد کرده‌اند و دلیل ترجمه دوباره‌ی کتاب را فقط دگرگون شدن زبان می‌دانند. پیشنهاد من به شما ترجمه‌ی مهدی سحابی هست.

1401/01/09|توسطعلی احمدی
13

من ترجمه توکل را خواندم سخت خوان است هر چند بسیار زیبا و آهنگین ترجمه کرده است اگر با کلمات عربی آشنایی کامل ندارید ترجه آقای سحابی را پیشنهاد می‌کنم

1401/01/29|توسطکاربر سایت
3

کتاب خوبیه . من ترجمه اقای توکل رو خوندم و چاپ قدیمی رو. جزو کتابهاییه که هر کتاب خونی باید داشته باشه. همینطور کتاب صومعه پارم.

1400/11/09 | توسطکتایون علایی
2
|

ادبیات و هنر سلیقه ای نیست ، یک شاهکار یک شاهکاره ، لطفاً سلیقه هاتون رو برای رنگ ماشین و برند کفش و لباس نگه دارید و سلایق‌تون رو وارد ادبیات نکنید ، عده‌ی زیادی از شما برای سرگرمی کتاب میخونید ولی ادبیات و هنر سرگرمی نیست ، سلیقه جایگاهی در ادبیات نداره و فهم کم شما از ادبیات و روان‌کاوی و شخصیت پردازی ، دلیل بر کسل‌کننده بودن نیست

1400/10/04 | توسطسعید - کاربر سایت
38
|
پاسخ ها

واقعا از کتاب خوشت اومده و یا فقط میخوای پز روشنفکری بدی، کتابی حوصله سربر

1400/10/29|توسطبهرام - کاربر سایت
13

اولا : که در عالی بودن این کتاب شکی نیست.برای من این کتاب بسیار جذاب بود.دوماً : اتفاقا ادبیات برای سرگرمی است و سلیقه ای هم هست.

1400/11/19|توسطمیلاد یزدانی
34

کتاب را خواندم بسیار زیبا و پر معنابود بخوبی نگاه تاریخی به آن دوران داشته و ذات انسان را حلاجی کرده است من چند داستان کوتاه از استاندال هم خوانده ام آنها هم بی نظیر بودند بخصوص که استاندال پیش قراول نسل نویسندگان چون با لذاک هست اما عجیب است نامش مغفول مانده است

1401/01/29|توسطکاربر سایت
7

اتفاقا کتاب و ادبیات کاملا سلیقه ای هست، یکی ادبیات آمریکای لاتین رو دوست داره یکی ادبیات روسیه، و همچنین کتاب خواندن یکی از بهترین و مفیدترین سرگرمی هاست، چه بسا خیلی‌ها با مطالعه کتاب بعنوان یک سرگرمی انسان‌های بهتری شدند، شما هم بهتره این اداهای روشنفکرنما بودن رو بزاری برای کافه‌های بالای شهر

1401/02/11|توسطکاربر سایت
52

ماشاالله به فهم بالای تو! این طرز بیان نظر، فقط از پست بودن تفکرت نشونه داره

1403/09/05|توسطیوسف پلنگ - کاربر سایت
0

سالها پیش این کتاب رو با ترجمه زنده یاد توکل خواندم بی هیچ شکی یکی از شاهکارهای همه زمانهاست

1400/08/15 | توسطکاربر سایت
21
|

شاهکاری عاشقانه و روانکاوانه

1400/08/05 | توسطبابک - کاربر سایت
10
|

واقعا از همه دوستانى که اینجا نظر میدن خواهش میکنم از دید سلیقه اى اجتناب کنن و یک کتاب رو با توجه محتوا و ژانر کتاب به چالش بکشن اینکه از دیدگاه من نوعى کتاب کش دار یا کسل کننده بود نمیتونه ارزش نقد داشته باشه یا شاید هم بهتره اول سواد ادبى خودمون رو بالا ببریم و بعد در مورد شاهکارهاى ادبى صحبت کنیم و شما دوست عزیز زنده یاد مهدى سحابى بهترین و روانترین ترجمه رو از این کتاب داشتن.

1400/02/27 | توسطفرهاد نصرالهی
39
|
پاسخ ها

دقیقاً همین‌طور ، این عزیزان فکر میکنن ادبیات و هنر سلیقه ایست ، انگار رنگ ماشین و لباس دارن انتخاب میکنن ، طرف میگه ادبیات برای سرگرمی‌ست ، اخه چی باید به این جماعت گفت

1400/11/27|توسطسعید - کاربر سایت
5

در پاسخ به سعید: قطعا ادبیات هم سلیقه ای است. بدون شک!

1403/09/03|توسطیوسف پلنگ - کاربر سایت
1