«خاکسپاری راجر مالوین»، داستانی کوتاه و تأثیرگذار از ناتانیل هاثورن، نویسنده بزرگ آمریکایی، ما را به دل جنگلهای تاریک و اسرارآمیز نیوانگلند در قرن هجدهم میبرد. هاثورن در این داستان، با نثری شاعرانه و فضاسازی گوتیک، به کاوش در ژرفای روان انسان و مبارزه او با احساس گناه و عذاب وجدان میپردازد.
داستان «خاکسپاری راجر مالوین» درباره دو مرد به نامهای راجر مالوین و روبن بورن است که پس از نجات یافتن از حمله سرخپوستان، در جنگل سرگردان شدهاند. راجر که به شدت مجروح شده است، از روبن میخواهد که او را رها کند و به تنهایی به خانه بازگردد. روبن با اکراه با این درخواست موافقت میکند و به راجر قول میدهد که بازگردد و او را به خاک بسپارد. اما روبن به دلیل ترس و ضعف نفس، به قول خود عمل نمیکند و سالها با عذاب وجدان این عمل خود زندگی میکند.
هاثورن در «خاکسپاری راجر مالوین» با مهارت تمام، مضامین عمیقی مانند گناه، پشیمانی و تأثیر گذشته بر حال را مورد کاوش قرار میدهد. او با استفاده از نمادها و استعارههای قدرتمند، به خواننده کمک میکند تا به درک بهتری از تاریکیهای وجود انسان و پیامدهای ویرانگر اعمال او برسد.
یکی از نکتههای درخور توجه در این داستان، تأکید هاثورن بر قدرت طبیعت و نقش آن در سرنوشت انسان است. جنگل، به عنوان نمادی از نیروهای مرموز و کنترلناپذیر، بر تمام جوانب زندگی شخصیتها سایه میافکند. درخت بلوط کهنسال، با شاخههای خشکیدهاش، گویی شاهد خاموش گناه روبن است و سنگ بزرگ، تداعیگر سنگ قبری است که روبن از ساختن آن برای راجر سر باز زده است. هاثورن با توصیفات زنده و دقیق خود از طبیعت، فضایی وهمآلود و مملو از معانی نمادین ایجاد میکند که خواننده را به تفکر راجعبه رابطه انسان و طبیعت وامیدارد.
در مجموع، «خاکسپاری راجر مالوین» شاهکاری از ادبیات آمریکا است که با گذشت سالها از انتشارش، هنوز هم تازگی و جذابیت خود را حفظ کرده است. این داستان برای تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی و کسانی که به دنبال مطالعه آثاری با مضامین عمیق و انسانی هستند، توصیه میشود.
کتاب خاکسپاری راجر مالوین