1. خانه
  2. /
  3. کتاب آقای پیپ

کتاب آقای پیپ

نویسنده: لوید جونز
3.7 از 1 رأی

کتاب آقای پیپ

Mister Pip
انتشارات: آموت
ناموجود
175000
معرفی کتاب آقای پیپ
در جزیره ای استوایی و جنگ زده که معلمان هم مانند سایرین، آن را ترک گفته اند، فقط یک مرد سفید پوست است که تصمیم به ماندن گرفته است: مردی عجیب به نام آقای واتس که همیشه سوژه ی اصلی کنجکاوی و تمسخر دیگران بوده و اکنون، خرابه های ساختمان مدرسه را جمع و جور می کند و هر روز برای بچه ها، کتاب آرزوهای بزرگ، اثر چارلز دیکنز، را می خواند. همزمان با طنین انداز شدن صدای توپ و خمپاره در کوه های اطراف، ماجراجویی های پسر یتیم و جوانی به نام پیپ در شهر لندن، ماتیلدای سیزده ساله و سایر هم سن و سالانش را میخکوب می کند. این قصه گویی ها خیلی زود به روستاهای دیگر نیز سرایت کرده و مردم با بازگویی حکایات مختلف، به پیکره ی اسطوره شناسی غنی گذشتگان شان روح تازه ای می دمند. اما در دنیایی که حتی کودکان برای حفظ بقای خود باید در تقلا و مبارزه ای دائمی باشند، قوه ی تخیل بسیار خطرناک است.
درباره لوید جونز
درباره لوید جونز
لوید جونز، زاده ی ۲۳ مارس ۱۹۵۵، رمان نویس اهل نیوزیلند است.لوید جونز، فارغ التحصیل دانشگاه ویکتوریا است و بعدها همین دانشگاه (درسال ۲۰۰۹) دکترایی افتخاری هم به او داد. از سال ۱۹۸۵ داستان نویسی را آغاز کرده بیش از سیزده عنوان کتاب در حوزه ی ادبیات داستانی رمان و داستان کوتاه و ادبیات کودکان دارد. جوایز گوناگونی هم نصیب او شده، از کسب عنوان بهترین کتاب سال تا نامزد شدن برای کسب جایزه ی معتبر بوکر و چند جایزه ریز و درشت دیگر.
ویژگی های کتاب آقای پیپ
  • برنده ی جایزه ی کامن ولث سال 2007
  • برنده ی جایزه ی کری یاما سال 2008
نکوداشت های کتاب آقای پیپ

این داستان به یاد ماندنی به کاوش در قدرت و محدودیت های هنر می پردازد.

Washington Post

با تأثیری بدیع.

New York Times

نثر جونز، بی نقص است.

Publishers Weekly
قسمت هایی از کتاب آقای پیپ

مانند کسی به نظر می رسید که شاهد رنج و مصیبتی بوده، یا خودش گرفتار آن شده و نتوانسته فراموش کند. چشمانش درشتش در آن سر بزرگ، بیشتر از چشم دیگران بیرون زده بود، انگار می خواستند از سطح صورتش بیرون بزنند. آدم را یاد کسی می انداختند که نتوانسته با سرعت کافی از خانه بیرون برود و لای در گیر کرده است.

فکر کنم، ما زنده بودیم. ما بودیم که مثل آدم هایی بی احساس و سنگدل به این طرف و آن طرف می رفتیم تا مراسم تدفین را به پایان برسانیم. دهان و قلب ما با بهت و هراس، به سکوت رسیده بودند. فکر کنم حتما نفس می کشیدیم، اما نمی دانم چطور. فکر کنم قلبم حتما به خون رسانی اش ادامه داده بود. اما من از قلبم نخواسته بودم این کار را انجام دهد. اگر می دانستم چطور می شود ساز و کار و نظم عضوی زنده را تغییر داد و آن را از کار انداخت، ممکن بود این کار را بکنم.

همه اسمش را «چپول» گذاشته بودند. حتی در آن روزهایی که من دختری سیزده ساله و لاغرمردنی بودم، فکر می کردم حتما خودش از لقبی که به او داده اند خبر دارد، اما اهمیت نمی دهد. چشمانش آن قدر به چیزی که پیش رو داشت متمرکز بودند که نمی توانست به ما بچه ها، بچه های پابرهنه، توجه کند.

مقالات مرتبط با کتاب آقای پیپ
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
ادامه مقاله
در دنیای نوجوانی ساعت چند است؟
در دنیای نوجوانی ساعت چند است؟

بیایید سوار بر قالیچه ای پرنده، بر فراز دنیاهایی پر از شگفتی به پرواز درآییم.

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب آقای پیپ" ثبت می‌کند