این روانکاو برجسته در این اثر، فلسفه ی شرق و غرب را به هم پیوند می زند.
با تحلیلی بودیستی از ذهن.
این کتاب، به آشنایی عمیق اریک فروم با ذن بودیسم می پردازد.
رنج رایج، بیگانگی از خویشتن، از انسان های دیگر و از طبیعت است.
اگر شمعی به اتاقی کاملا تاریک آورده شود، تاریکی از میان می رود و نور جایش را می گیرد. اگر صد یا هزار شمع را در آن جا قرار دهیم، اتاق روشن و روشن تر می شود. اما تغییر تعیین کننده، توسط اولین شمع به وجود آمد که به دل تاریکی نفوذ کرد.
در حالی که دغدغه ی روانپزشکی، این پرسش است که چرا افراد دیوانه می شوند، پرسش واقعی این است که چرا بیشتر افراد دیوانه نمی شوند.
مطالعه ی فلسفه به منظور درک چگونگی تکامل ذهن و اندیشه ی بشر در طول زمان، اهمیت بسیاری دارد
«روانشناسی» برای بسیاری از نویسندگان، موهبتی بزرگ است و بینشی ارزشمند را درباره ی چگونگی کارکرد ذهن انسان به آن ها می بخشد.
وظیفه ی اصلی انسان در زندگی این است که خودش را متولد کند، به چیزی تبدیل شود که به طور بالقوه هست. مهم ترین محصول تلاش انسان شخصیت خودش است.
باید کتاب جالبی باشه. ذن به خودی خود بی نظیر هست و ذهن انسان رو مرتب میکنه و ریشهها رو به سادگی نمایان میسازه. حالا اینکه اریک فروم هم در این باب پس از یک ملاقات با یک مرد ذن مقاله ای نوشته باشه به نظرم جالب میاد. مایل به خوندنش هستم.