کتاب سومین قارچ

The Third Mushroom
دنباله کتاب «چهاردهمین ماهی قرمز»
کد کتاب : 36235
مترجم :
شابک : 978-6004625050
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 176
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 3
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

«جنیفر ال هالم» از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز

معرفی کتاب سومین قارچ اثر جنیفر ال هالم

کتاب «سومین قارچ» رمانی نوشته ی «جنیفر ال. هالم» است که اولین بار در سال 2018 انتشار یافت. در این دنباله بر داستان «چهاردهمین ماهی قرمز»، «الی» به آزمایش های اجتماعی و علمی خود در مدرسه ی راهنمایی ادامه می دهد. پس از مدتی، پدربزرگ بداخلاق اما دوست داشتنی او، «ملوین» (مردی 77 ساله با دو مدرک دکترا که از طریق انجام آزمایش های پزشکی، بدن خود را مانند یک پسر 14 ساله کرده) دوباره از راه می رسد—درست به موقع برای نمایشگاه پروژه های علمی منطقه. «الی» و «ملوین» در کنار هم با محدوده های علم پزشکی مواجه می شوند، و اتفاقی فاجعه آمیز در ارتباط با حیوانات خانگی باعث شکل گیری گفت و گوهای مهمی درباره ی پیشرفت های علمی می شود.

کتاب سومین قارچ

جنیفر ال هالم
جنیفر ال هالم نویسنده آمریکایی کتاب های کودک و دریافت کننده سه جایزه افتخارNewbery و جایزه آیزنر است.هالم، متولد 1968، در کالیفرنیا در آدوبون، پنسیلوانیا به همراه چهار برادرش بزرگ شد. وی پس از فارغ التحصیلی از کالج دیکینسون در کارلین، پنسیلوانیا، در تلویزیون کار کرد و بعداً شروع به نوشتن کرد. Our Only May Amelia ، داستان دختری 12 ساله ای است که در اواخر قرن 19 زندگی می کند و با الهام از یک دفتر خاطرات که توسط عمه بزرگش نوشته شده است، به اولین رمان منتشر شده او تبدیل شد و یک کتاب افتخاری در سا...
نکوداشت های کتاب سومین قارچ
Another thoughtful, humorous story.
یک داستان اندیشمندانه و طنزآمیز دیگر.
Publishers Weekly Publishers Weekly

A must-read sequel.
دنباله ای که خواندنش ضروری است.
Booklist Booklist

An appealing story that won't disappoint the author's many fans.
داستانی دلنشین که طرفداران پرتعداد نویسنده را ناامید نخواهد کرد.
Kirkus Reviews Kirkus Reviews

قسمت هایی از کتاب سومین قارچ (لذت متن)
«هرشل» اخلاق عجیب خودش را دارد. وقتی زنگ در را می زنند، معمولا قایم می شود. شاپرکی نیست که ببیند و نخواهد با ضربه آن را زمین بیندازد. شب ها جای خوابش را عوض می کند، گاهی کنار من می خوابد، گاهی مادرم و گاهی پدربزرگم، انگار دارد خودش را توی دل همه جا می کند. اما بیشتر از همه، «هرشل» عاشق خوردن است و از این که این را نشان می دهد، خوشحال است.

من و مامانم دوست داریم پای تلویزیون بنشینیم و فیلم های دادگاهی تماشا کنیم. مامان می گوید این فیلم ها به درد شخصیت شناسی می خورند. او عاشق صحنه هایی است که وکیل ها جر و بحث می کنند، مخصوصا جاهایی که داد می زنند: «اعتراض دارم!» مامانم دبیر تئاتر دبیرستان است، برای همین طرفدار هر چیز نمایشی است.

هرچند وکیل ها خیلی جذابند، ولی من تازگی مجرم ها را بیشتر دوست دارم. چون خیلی خوب درکشان می کنم. چون مدرسه ی راهنمایی، درست مثل زندان است: غذایش افتضاح است، مجبوری ورزش کنی و هر روز همان کارهای کسل کننده و تکراری. بیشتر به خاطر ساختمانش است که آدم احساس زندانی بودن می کند.