کتاب ربات جنگلی

The Wild Robot
کد کتاب : 926
مترجم :
شابک : 978-600-8111-90-0
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 240
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2016
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 8
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

برنده جایزه ی Nene سال 2020

معرفی کتاب ربات جنگلی اثر پیتر براون

کتاب ربات جنگلی، رمانی علمی تخیلی نوشته ی پیتر براون است که نخستین بار در سال 2016 منتشر شد. زمانی که رباتی به نام رز برای اولین بار چشمانش را باز می کند، درمی یابد که در جزیره ای دورافتاده و وحشی، تنها مانده است. اصلاً چرا رز این جا است؟ قبل از این جزیره، کجا بوده است؟ و مهمتر از همه، چگونه می تواند در این شرایط سخت، سالم بماند؟ تنها امید رز برای سالم ماندن، یاد گرفتن زندگی از حیوانات وحشی ساکن در این جزیره است. زمانی که رز تلاش می کند تا از جوجه غازی که مادرش را از دست داده، مراقبت کند، سایر حیوانات بالاخره تصمیم می گیرند که به او کمک کنند و رفته رفته، جزیره به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل می شود. تا این که یک روز، گذشته ی اسرارآمیز این ربات دوباره به سراغش می آید.

کتاب ربات جنگلی

پیتر براون
پیتر براون، زاده ی سال 1979، نویسنده و تصویرگر آمریکایی کتاب های کودک و نوجوان است.براون در نیوجرسی بزرگ شد و در کالج مرکزی هنر و طراحی به تحصیل در رشته ی تصویرگری پرداخت. او در سال 2002 به شهر نیویورک نقل مکان کرد و دوران حرفه ای کار خود را آغاز نمود.
نکوداشت های کتاب ربات جنگلی
A heartwarming and action-packed novel.
رمانی دلگرم کننده و پرماجرا.
Barnes & Noble

A lively tale that is sure to engage readers.
داستانی سرزنده که بدون شک مخاطبین را جذب خود خواهد کرد.
New York Times Book Review New York Times Book Review

A tender, captivating tale.
رمانی پراحساس و مسحورکننده.
Washington Post Washington Post

قسمت هایی از کتاب ربات جنگلی (لذت متن)
تا الان بهت نگفته ام که توی هر کدام از آن جعبه ها، یک ربات نوی نو قرار داشت که خیلی خوب بسته بندی شده بود. در واقـع، آن کشـتی بـاری تا قبل از اینکه توی طوفان گیـر بیفتد، قرار بود صدها ربـات را بـه جایـی ببرد، ولی الان فقـط پنج تا از آن ها باقی مانـده بودند. البته باید بگویم چهار تا؛ چون اولین بسـته طوری به صخره خورد که ربات داخلش تکه تکه شد.

سمورها یواش یواش، به تنه ی یکی از ربات ها نزدیک شدند. سموری که از همه بزرگتر بود، پنجه اش را دراز کرد و ضربه ای به آن جسم سنگین زد و بعد خیلـی تند پرید عقب، ولی هیچ اتفاقی نیفتاد. برای همین جسـت و خیزکنان رفتند سراغ دست ربات. یکی دیگر از سمورهای شجاع، پنجه اش را دراز کرد و آن تنه را قل داد. تنه، روی تخته سنگ ها جلینگ جلینگ قشنگی کرد و سمور، از ذوقش جیغ کشید.

سلام. من رزا سـری 7134 هسـتم، ولی می توانید رز صدایم کنید. تا زمانی که سیستم رباتی ام فعال می شود، می توانم درباره ی خودم صحبت کنم. وقتـی کاملا فعال بشـوم، می توانم حرکت کنم، صحبـت کنم و یاد بگیرم. خیلـی راحـت می توانید کاری به عهده ام بگذارید تـا انجامش بدهم. به مرور، بـرای انجـام دادن کارهـا، راه های بهتری پیدا می کنم و ربات بهتری می شـوم. هیچوقت توی دسـت و پای شـما نمی آیم و ربات مرتبی هسـتم. از وقتی که برایم گذاشتید، ممنونم. الان کاملا فعال هستم.