کارل لوویت فیلسوف آلمانی و از شاگردان هایدگر، در مونیخ متولد شد و به تحصیل فلسفه پرداخت. از آنجا که یهودی بود در دوره سلطه نازی ها مجبور به ترک آلمان شد و مدتی را در ژاپن به سر برد. بعد از جنگ به آلمان بازگشت و از دنیا رفت. در نظر لوویت نیز، هستی در هیئت رابطه شخص و جهان انسانی، به طور ضمنی بر فناپذیری و تاریخ مندی دلالت می کند، امّا نه به معنای رادیکالی که هایدگر به همه امور نسبت می دهد. در حقیقت، لوویت با عنایت به تأکیدش بر طبیعت دوگانه هستی شناختی انسان، به این نتیجه می رسد که تاریخ نیز، از آن رو که ساخته انسان است، خصلتی دوگانه دارد. نتیجه گیری لوویت، سنتز درخشانی است که از اعمال آگاهانه انسان، از یک سو، و امیال و تلاش های ناآگاهانه، غیرعقلانی و طبیعی او، از سوی دیگر، نشئت می گیرد. لوویت این دیدگاه را در در ضمن تحلیل گمانه های تاریخی بورکهارت و هگل بیان می کند.
کتاب کارل لویت