کتاب «شب بیپایان: سینما و روانکاوی: دو تاریخ موازی» ویراستهی جانت برگستروم و منتشرشده توسط انتشارات دانشگاه کالیفرنیا در ژوئن ۱۹۹۹، یکی از مهمترین مجموعههای دانشگاهی در حوزهی نظریه فیلم و روانکاوی است؛ متنی که با گردآوردن مجموعهای از مقالات پیچیده و سرشار از ارجاعات تاریخی، مسیرهای موازی و درهمتنیدهٔ این دو قلمرو فکری را آشکار میسازد. عنوان استعاری «شب بیپایان» اشارهای است به هستهٔ مشترک هر دو رشته: تلاشی برای نفوذ به لایههایی از تجربه انسانی که در تاریکی قرار دارند-ناخودآگاه، رویا، میل، تروما و سازوکارهای دیدن و دیدهشدن. برگستروم در مقدمهٔ خود با عنوان «خطوط موازی» چارچوبی تاریخی برای فهم این همزیستی مفهومی ارائه میکند و نشان میدهد که چگونه سینما و روانکاوی، هر دو، حاصل بحرانهای مدرنیتهاند و هر دو از آغاز قرن بیستم با یکدیگر در گفتگو بودهاند؛ گاه مستقیم، گاه پنهان، اما همواره با ردپایی مشترک در پرسش از ذهن، بازنمایی و حقیقت. این مجموعه شامل یازده مقاله از برجستهترین نظریهپردازان سینما و روانکاوی-استیون هیث، مری آن دوآن، اسلاوی ژیژک، پیتر وولن، جون کوپژک، آلن د میژولا، مارک ورنه، آیاکو سایتو، جنت واکر، دیوید جیمز فیشر و خود برگستروم-است که هر کدام از زاویهای خاص رابطهی تصویر و ناخودآگاه را میکاوند. مقاله هیث با عنوان «سینما و روانکاوی: دو تاریخ موازی» مسیرهای تکامل مفهومی این دو حوزه را بررسی میکند و نشان میدهد که چگونه هر دو در پاسخ به گسیختگیهای فرهنگی و بحران شناخت در عصر مدرن شکل گرفتهاند. دوآن با تمرکز بر فناوریهای ضبط و ذخیرهسازی، نسبت فروید با سینما را از خلال مفهوم زمانمندی و حافظه بازخوانی میکند. ژیژک، با رویکردی مشخصا لکانگرایانه، فضای مجازی و انسداد هستیشناختی را در مواجهه با بازنمایی فیلمی تحلیل میکند، و مارک ورنه در مقالهای کلیدی مفهوم فتیشیسم را میان فرم سینمایی و ساختار میل پی میگیرد. آیاکو سایتو سهگانهی هیچکاک را بهعنوان صحنهٔ تلاقی میزانسن و روانکاوی بررسی میکند و برگستروم در مقالهای دربارهٔ شانتال آکرمن، از طریق «شکاف»های تصویری و سکوتهای ساختاری، نوعی سینمای ناخودآگاه را ترسیم میکند. در لایهی تحلیلی، کتاب بر ضرورت آگاهی تاریخی تأکید میکند: سینما و روانکاوی نه دو رشتهی مجزا، بلکه دو نظام تفسیریاند که بهطور همزمان با پرسش از سوژه، بازنمایی و میل تکامل یافتهاند. ایدهی برگستروم دربارهی «باستانشناسی نظری»-یعنی کندوکاو در مبانی مشترک این دو-اساس رویکرد مجموعه را میسازد. محورهای مهم دیگری نیز در سراسر کتاب تکرار میشوند: فتیشیسم و اقتصاد شهوانی تصویر، زمانمندی و شکلهای ذخیرهسازی حافظه، تروما و متن، میانذهنیت و پرسش از دیدن و دیدهشدن. کتاب نشان میدهد که سینما و روانکاوی هر دو بهجای توصیف جهان، به تأویل جهان مشغولاند؛ سینما تنها سرگرمی نیست، بلکه فضایی نمادین است که میل و ناخودآگاه در آن رمزگذاری میشود، و روانکاوی تنها درمان نیست، بلکه شیوهای هرمنوتیکی برای فهم سازوکارهای ذهن است. نقطهی قوت اصلی این مجموعه، جاهطلبی میانرشتهای آن است: ترکیب نظریه فیلم، تاریخ فرهنگی، روانکاوی فرویدی و لکانگرایانه، و خوانشهای مدرن از تصویر. حضور نویسندگان برجسته انسجام نظری و اعتبار تاریخی مجموعه را تضمین میکند. بااینحال، پیچیدگی و تراکم نظری برخی فصلها میتواند برای خوانندگانی که با مباحث روانکاوی یا نظریه عمیق فیلم آشنا نیستند دشوار باشد؛ ضمن آنکه تمرکز کتاب بر مسیرهای تاریخی گاه باعث میشود جنبههای معاصرتر، همچون مطالعات مخاطب یا سینمای غیرغربی، کمتر مورد توجه قرار گیرند. در مجموع، «شب بیپایان: سینما و روانکاوی: دو تاریخ موازی» اثری تعیینکننده برای دانشجویان و پژوهشگران نظریه فیلم، روانکاوی و مطالعات فرهنگی است؛ کتابی که با دقتی موثر نشان میدهد چگونه ناخودآگاه و تصویر، از آغاز پیدایش سینما تا نظریه معاصر، یکدیگر را شکل داده و در آینه همدیگر بازخوانی شدهاند. این مجموعه برای هر کسی که به دنبال درک ریشههای نظری نقد روانکاوانهی فیلم، تبارهای فکری مشترک سینما و روانکاوی و پیوند دیرپای میان تصویر، میل و ذهنیت مدرن است، منبعی حیاتی و الهامبخش به شمار میآید.
درباره جانت برگستروم
جانت برگستروم (متولد 4 فوریه 1946) دانشیار فیلم در دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس است. وی که سردبیر بنیانگذار ژورنال Camera Obscura است، نویسنده کتاب پیش رو درباره فیلم های Chantal Akerman است.