1. خانه
  2. /
  3. کتاب میک هارته این جا بود

کتاب میک هارته این جا بود

4.2 از 1 رأی

کتاب میک هارته این جا بود

Mick Harte Was Here
انتشارات: ماهی
ناموجود
30000
معرفی کتاب میک هارته این جا بود
میک، کودکی بود که با گذاشتن چشمی مصنوعی در یک مرغ یخ زده، مادرش را حسابی از کوره به در می برد؛ کودکی که در مقابل همه ی بچه ها و معلمین مدرسه، رقصی دیوانه وار کرد و اگر فقط کلاه ایمنی دوچرخه اش را به سر می گذاشت، هنوز هم زندگی اش ادامه داشت. اما اکنون، میک، برادر دوازده ساله ی فیبی هارته جانش را از دست داده و دنیای فیبی، واژگون شده است. باربارا پارک با احساس و خلوص منحصربه فرد خود، در رمان میک هارته این جا بود سرشار از خوشی، ناراحتی و امید، چگونگی دست و پنجه نرم کردن فیبی با غم از دست دادن برادرش را روایت می کند. کتاب، ماجرای برخی از بهترین خاطرات فیبی از میک را نقل می کند که بیشترشان مربوط به شوخی هایی می شود که میک با دوستان و خانواده می کرد. بخشی از داستان کتاب میک هارته اینجا بود، در قالب خاطراتی درباره ی روزهای گذشته ی فیبی و میک روایت می شود.
درباره باربارا پارک
درباره باربارا پارک
باربارا لین پارک، نویسنده ی آمریکایی کتاب کودکان بود.او در ۲۱ آوریل ۱۹۴۷ در ایالت نیوجرسی ایالات متحده ی آمریکا به دنیا آمد. پدرش بازرگان بود. در سال ۱۹۶۵ به کالج رایدر رفت و ۲ سال بعد فوق دیپلم گرفت. در سال ۱۹۶۷ به دانشگاه آلاباما رفت در سال ۱۹۶۹ از آن جا فارغ التحصیل شد. در همان سال با شخصی به نام ریچارد ای پارک ازدواج کرد. وی در شهر فینیکس، ایالت آریزونا زندگی می کرد. او دو پسر به نام های استیون و دیوید دارد.باربارا پارک، کتاب های زیادی نوشته ولی مشهورترین آن ها، مجموعه ی کتاب های جونی بی جونز است که در میان کودکان طرفداران زیادی دارد. او در 15 نوامبر 2013 در سن 66 سالگی به دلیل سرطان تخمدان چشم از جهان فرو بست.
ویژگی های کتاب میک هارته این جا بود
  • برنده ی جایزه ی ویلیام الن وایت سال 1998
نکوداشت های کتاب میک هارته این جا بود

یک داستان درام بی نقص و کاملا قابل باور.

Publishers Weekly

شوخ طبعی و نکته سنج بودن پارک، داستان را بسیار تأثیرگذار کرده است.

Children's Literature

داستانی تفکربرانگیز.

School Library Journal
قسمت هایی از کتاب میک هارته این جا بود

بگذارید از همین اول بگویم که تصادف کرد. کل ماجرا نمی شد از این «تصادفی»تر هم باشد. یعنی میک نه داشت خل بازی درمی آورد، نه لایی می کشید. هر دو دستش روی دسته های دوچرخه بود و همه چیز هم به قاعده. فقط چرخ اش به یک سنگ گیر کرد و پرت شد و خورد به پشت کامیونی که داشت رد می شد. حتی یک خراش هم برنداشته بود. ضربه ی مغزی. تمام.

معمولا وقتی کارهای احمقانه می کنیم، شانس می آوریم و جان سالم به در می بریم. اگر دفعاتی که شانس می آوریم زیاد شود، خیال می کنیم که هر دفعه قرار است خوش شانسی بیاوریم. یعنی تا ابد.

میک هم در دوازده سال و پنچ ماه حتی یک بار هم با دوچرخه اش زمین نخورده بود. بنابراین کلاه ایمنی نمی گذاشت. و این تنها کار میک است که سعی می کنم فراموش کنم و به خاطر آن، او را ببخشم. متأسفم، ولی انگار هیچ کدام از این دو کار را نمی توانم بکنم.

مقالات مرتبط با کتاب میک هارته این جا بود
در دنیای نوجوانی ساعت چند است؟
در دنیای نوجوانی ساعت چند است؟
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب میک هارته این جا بود"
3 نظر تا این لحظه ثبت شده است

من کتابش رو دارم خیلی قشنگه

1402/09/20 | توسطنیکا - کاربر سایت
0
|

من کتاب صوتیش رو گوش دادم عالی بود ..توی سایت ایران صدا هست 🥺💕

1400/12/24 | توسطنرگس ŇŤ - کاربر سایت
0
|

من این کتاب رو قبلا از کتابخونه گرفتم و خوندم. واقعا کتاب قشنگیه یکی از بهترین کتاب هایه ک تاحالا خوندم.

1399/12/09 | توسطرعنا زراعتگر
1
|