کتاب کان لم یکن

Kaan Lam Yakon
کد کتاب : 39978
شابک : 978-6225914087
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 77
سال انتشار شمسی : 1403
سال انتشار میلادی : 2020
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 5
زودترین زمان ارسال : 26 آذر

معرفی کتاب کان لم یکن اثر امیرعلی نبویان

"کان لم یکن" اثری است از "امیرعلی نبویان" که داستانی طنزآمیز و در عین حال تامل برانگیز را از طرز فکر ملت و عملکرد حکومتی خیالی به مخاطبین ارائه نموده است. این داستان که از درون مایه ی سیاسی و اجتماعی نیز برخوردار است، قصه ای است جذاب و مفرح از حکومتی تحت عنوان استرایک که در جزیره ای دور افتاده واقع شده است. داستان این حکومت پس از جنگ جهانی دوم با به قدرت رسیدن تام، آغاز می شود و در کنار او، تصمیماتی که اتاق فکر فرمانروا (برادر دوقلوی او جری) می گیرد، علاوه بر جنبه ی طنز آمیز ماجرا، مخاطب را کاملا به فکر فرو می برد.
استرایک یک سرزمین مستقل نیست و مردم این کشور بخاطر نداشتن پاسپورت، نمی توانند به هیچ جا سفر کنند. پادشاه تام به برقراری ارتباط با دیگر کشورها، ولو به قیمت اینکه استرایک جزیی از خاک یک کشور دیگر به حساب بیاید، علاقه مند است. حکومت استرایک تمام تلاش و حربه هایی که بلد است را به کار گرفته تا کشور در سطح جهانی شناخته شود و بتواند با باقی کشورهای دنیا تعامل داشته باشد. در این راه آن ها با چین و روسیه پای میز مذاکره می نشینند، با دروغ تلاش می کنند که غیرت ملی را بیدار کنند اما هرچه اتفاق می افتد تنها شکست و افتضاحاتی پشت سر هم است که منجر به تحقیر ملی استرایک می شود. اما استرایک یک راز بزرگ دارد و آن هم گنجی است تاریخی که ابرقدرت ها از وجودش بی خبرند. اتاق کهربای استرایک، اتاقی است پوشیده از طلا و دیگر سنگ های قیمتی که چیزی حدود دویست و پنجاه میلیون دلار می ارزد. حال باید دید با نقشه هایی که جری برای اتاق کهربا کشیده، چه بر سر استرایک خواهد آمد.

کتاب کان لم یکن

امیرعلی نبویان
امیرعلی نبویان (زاده ۲ فروردین ۱۳۵۹، آمل) نویسنده، مجری و بازیگر ایرانی می‌باشد.نبویان فارغ‌التحصیل رشتهٔ مهندسی برق از دانشگاه علوم و فنون مازندران بوده و شهرتش را از برنامهٔ تلویزیونی رادیو هفت بدست آورد. او علاوه بر اجرا در برنامه‌های تلویزیون، نویسنده نیز می‌باشد و چهار کتاب شامل مجموعهٔ قصه‌های امیرعلی ((۱٫۲٫۳٫۴)) از وی منتشرشده است.
قسمت هایی از کتاب کان لم یکن (لذت متن)
راستی به کل یادم رفته بود خودم را معرفی کنم! من تاریخی هستم که مرا قوم شکست خورده نوشته است. تاریخی که هیتلرش هم اکنون با سر و سبیل تراشیده، در روستایی سرسبز، در جنوب ویسبادن، صبح ها خمیرگیر است و عصر ها در چشمه های آب معدنی دلاکی می کند و تن رنجور بی خانمان های جنگ را مشت و مال می دهد تا از دل شان دربیاورد. تاریخی که فتحعلی شاه قاجارش لحظه پذیرش ترکمنچای در حالی که از مطربان خواسته آواز محزون بخوانند، تاجش را بر زمین می کوبد و به عموی دیوانه آدمکشش فحش های ناموسی ناجور می دهد. تاریخی که ناپلئون را از سنت هلن به بعدش تعریف می کند. خلاصه تاریخی که با قلم های شکسته و لرزان نوشته اند، آن قدر کم رنگ و بی رمق که کسی حوصله خواندنش را ندارد! اگر چه بخواند هم دردی از دردهای بشریت دوا نمی کند و...