کتاب پیشوا

The Meaning of Hitler
(به رنگ خشم و خون)
کد کتاب : 41554
مترجم :
شابک : 978-6227425024
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 179
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1978
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 18 اردیبهشت

«سباستین هافنر» از تاریخ نگاران برجسته در ادبیات آلمان

معرفی کتاب پیشوا اثر سباستین هافنر

کتاب «پیشوا» (معنای هیتلر) اثری نوشته «سباستین هافنر» است که اولین بار در سال 1978 به چاپ رسید. «هافنر» در این پژوهش تحلیلی موجز و روشنگرانه در مورد «هیتلر» و تأثیرات او بر جهان، توانایی هایی خود را به عنوان ژورنالیستی تراز اول و یکی از نویسندگان برجسته در قلمرو آثار مربوط به آلمان و تاریخ مدرن اروپا به نمایش می گذارد. او مانند یک روانشناس ماهر، نقش های گوناگون «هیتلر» در زندگی اش را به توصیف می کشد: به عنوان یک انسان، سیاستمدار، ایدئولوگ، رهبر نظامی، عامل کشتارهای دسته جمعی، و درنهایت خائن به کشور (دوم) خودش. اما روایت مجدد کارهایی که «هیتلر» به انجام رساند، هدف این کتاب نیست. درست است که «هافنر» این کارها و رویدادها را تشریح می کند اما از این طریق به مخاطبین نشان می دهد که «هیتلر» چرا دست به این کارها زد. «هافنر» کتاب خود را به بخش هایی مختلف از جمله موفقیت های «هیتلر»، تصورات غلط او، اشتباهاتش و خیانت های او دسته بندی می کند.

کتاب پیشوا

سباستین هافنر
رایموند پرتزل (27 دسامبر 1907 - 2 ژانویه 1999)، معروف به نام مستعار سباستین هافنر، روزنامه نگار و مورخ آلمانی بود. هافنر به عنوان مهاجر زمان جنگ در انگلیس استدلال کرد که اسکان نه تنها با هیتلر بلکه با رایش آلمان که هیتلر با آن قمار کرده بود غیرممکن است. صلح تنها با بازگرداندن "هفتاد و پنج سال از تاریخ آلمان" و بازگرداندن آلمان به شبکه ای از کشورهای کوچکتر تأمین می شود.
نکوداشت های کتاب پیشوا
Lucid, informative and provocative.
گویا، آموزنده و تأثیرگذار.
Spiegel

A most penetrating analysis of what Hitler was up to.
دقیق ترین تحلیل از مقاصدی که «هیتلر» داشت.
New Republic New Republic

A remarkable historical and psychological examination of the enigma of Adolf Hitler.
یک پژوهش تاریخی و روانشناختی شگرف درباره معمای «آدولف هیتلر».
Amazon Amazon

قسمت هایی از کتاب پیشوا (لذت متن)
پدر «آدولف هیتلر» زندگی موفقی داشت. او که پسر نامشروع دختری خدمتکار بود، کارمند دولت شد و تا مقام مدیریت هم ارتقا یافت و با شرافت و احترام از دنیا رفت. پسرش بنای زندگی را بر خرابکاری گذاشت. مدرسه را به پایان نرساند، در امتحان ورودی آکادمی هنر «وین» رد شد و بدون آن که کاری بکند یا به چیزی اشتیاق داشته باشد، هجده تا بیست و پنج سالگی خود را در «وین» و سپس در «مونیخ» گذراند.

این جوان قلندرمآب، زندگی را به کمک مستمری یتیمان و فروش گهگاهی و موفقیت آمیز تابلوهای نقاشی سر می کرد. با وقوع ناگهانی جنگ در 1914، داوطلب عضویت در ارتش «باواریا» شد. چهار سال در خط مقدم خدمت کرد، دوره ای که طی آن شجاعتش هر دو درجه صلیب آهنی را نصیبش کرد اما فقدان خصوصیات رهبری مانع از ترفیعش به درجه ای بالاتر از سرجوخگی شد.

پس از پایان جنگ، که به عنوان مجروح شیمیایی در بیمارستان ارتش آلمان شاهد آن بود، یک سال دیگر «مقیم سربازخانه» ماند. همچنان هیچ برنامه یا چشم اندازی برای انتخاب شغل نداشت. در آن زمان سی ساله بود.