گویا، آموزنده و تأثیرگذار.
دقیق ترین تحلیل از مقاصدی که «هیتلر» داشت.
یک پژوهش تاریخی و روانشناختی شگرف درباره معمای «آدولف هیتلر».
پدر «آدولف هیتلر» زندگی موفقی داشت. او که پسر نامشروع دختری خدمتکار بود، کارمند دولت شد و تا مقام مدیریت هم ارتقا یافت و با شرافت و احترام از دنیا رفت. پسرش بنای زندگی را بر خرابکاری گذاشت. مدرسه را به پایان نرساند، در امتحان ورودی آکادمی هنر «وین» رد شد و بدون آن که کاری بکند یا به چیزی اشتیاق داشته باشد، هجده تا بیست و پنج سالگی خود را در «وین» و سپس در «مونیخ» گذراند.
این جوان قلندرمآب، زندگی را به کمک مستمری یتیمان و فروش گهگاهی و موفقیت آمیز تابلوهای نقاشی سر می کرد. با وقوع ناگهانی جنگ در 1914، داوطلب عضویت در ارتش «باواریا» شد. چهار سال در خط مقدم خدمت کرد، دوره ای که طی آن شجاعتش هر دو درجه صلیب آهنی را نصیبش کرد اما فقدان خصوصیات رهبری مانع از ترفیعش به درجه ای بالاتر از سرجوخگی شد.
پس از پایان جنگ، که به عنوان مجروح شیمیایی در بیمارستان ارتش آلمان شاهد آن بود، یک سال دیگر «مقیم سربازخانه» ماند. همچنان هیچ برنامه یا چشم اندازی برای انتخاب شغل نداشت. در آن زمان سی ساله بود.
تازه سفارش دادم امیدوارم خوب باشه
عالی، دیدی منصفانه به هیتلر