لحن کلام پیرزن دل ترانه را لرزاند. از حرف های عمیق او چیزی نفهمید و تنها به این فکر می کرد که در این قصه چه رازی نهفته است که با وجود این همه تلخی و درد گذشته ها خاتون این چنین به گفتن آن مصر است؟ می خواست بپرسد که این گلپر کیست و او چطور او را می شناسد که این چنین از زیر و بم زندگی و خاطرات او خبر دارد اما خاتون خسته تر از آن بود که بتواند ادامه دهد.